‪Google+‬‏
جایگاه رهبری در غیاب نظام پارلمانی پاسخگوست :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




جایگاه رهبری در غیاب نظام پارلمانی پاسخگوست

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۵۶ ب.ظ

 

  تفاوت اصلی نظام پارلمانی با نظام ریاستی در چیست؟

در نظام پارلمانی قوه مجریه و بسته به قانون اساسی کشورها نخست وزیری یا ریاست جمهوری از درون پارلمان بیرون میآید و انتخابات ریاست جمهوری وجود ندارد. هر جریانی که در مجلس رأی میآورد دولت را تشکیل میدهد. بنابراین شرط اول شکل گیری نظامهای پارلمانی تحزب و احزاب قوی است و نظام پارلمانی که میخواهد دولت را تشکیل دهد بدون تحزب ممکن نیست. نظام پارلمانی که این چنین تشکیل میشود دارای مزایا و مضراتی است. حُسن نظام پارلمانی این است که در مقابل مردم همان قدر پاسخگو است که دولت پاسخگوست و مشترکاً نسبت به افکار عمومی و عملکردشان پاسخگو هستند. هر یک اگر کاری را انجام دهند دیگری هم درگیر است، حالا اگر این کار خوب باشد یا بد باشد و از نظر افکار عمومی دولت و مجلس فرزند یک مادر محسوب میشوند. اگر فردای آن مجلس شکست بخورد دیگر دولتی شکل نمیگیرد و اگر دولت ناکارآمد باشد آن مجلسی که به این جریان یا حزب مربوط است شکل نمیگیرد. حسن دیگر نظام پارلمانی این است که مجلس و دولت هم به خاطر پاسخگویی همدیگر را تکمیل میکنند و هم چوب لای چرخ هم نمیگذارند و برنامه کشور خوب پیش میرود. اما عیب نظام پارلمانی این است که دیگر مسئله نظارت و استیضاح و استنطاق از دولت به درستی انجام نمیشود. در پیوند مجلس و دولت در نظام پارلمانی فساد خیلی راحت اتفاق می افتد. چون هر دو هم باند و هم حزب هستند و معایب هم را به جای اینکه برملا و افشاء کنند، میپوشانند.

در نظامهای ریاستی مجلس میتواند خیلی چوب لای چرخ دولت بگذارد و برنامه آن را کُند کند و ممکن است مجلس شعارهایی که دولت داده و به خاطر آن رأی آورده است را نپذیرد. مثل ما یا آمریکا. دولت آمریکا برجام را تصویب کرده بود اما کنگره در آمریکا قصد رد آن را داشت. یا ممکن است مجلس ما با دولت حتی در یک مسئله بینالمللی همراه نشود. مثلاً دولت ما پروتکل را بپذیرد ولی مجلس ما آن را نپذیرد. آن همسویی منافع ملی را به خطر میاندازد و حُسنی دارد که کار را پیش میبرد و در نظامهای پارلمانی هیاهو نیست و فضای سیاسی کشور نسبتاً آرام است و تنش سیاسی کمتر است ولی در نظامهای ریاستی تنش وجود دارد و سلائق بسیار متفاوت است و نگاههای مختلف در مقابل هم آرایش میگیرند و در عین حال میتواند فسادش نسبت به نظام پارلمانی کمتر باشد. چون در نظام ریاستی تفکیک قوا خیلی جدی است و مجلس و دولت کاملاً مستقل هستند. در کشور ما چون رهبری وجود دارد میتواند اینها را از جایگاه رهبری هماهنگ کند مثلاً مثل مسئله هستهای اما در جایی مثل آمریکا چنین چیزی وجود ندارد. چون رئیس جمهور نقطه مقابل کنگره است و مرتبه بالاتری وجود ندارد. کنگره میتواند با دو سوم مجموع آرا کار رئیس جمهور را کاملاً فشل و او را تسلیم کند و بالاخره رئیس جمهور هم در جاهایی نسبت به کنگره حق وتو دارد و هریک اختیارات بسیار جدی در برخورد با دیگری دارند.

 

 در شکل گیری احتمالی نظام پارلمانی در ایران، قانون اساسی کشور دچار تغییر و اصطکاک نمیشود؟

اگر این چنین شود باید در قانون اساسی بازنگری صورت بگیرد و ممکن است تغییر قانون اساسی هزینه هم نداشته باشد و الزاماً هزینه زا نیست و ممکن است کلیت نظام تشخیص دهد که قانون اساسی را به نظام پارلمانی تغییر دهیم. این لزوماً چیز بدی نیست و نمیشود ابتدا به ساکن به این موضوع نگاه بدبینانه داشته باشید و باید زیرساختهای چنین چیزی آماده باشد. یعنی فرهنگ مشارکت سیاسی و مسئله نظارت را در این بین حل کنید و همچنین فرهنگ تحزب در کشور ما وجود داشته باشد و در بین مردم جایگاه داشته باشد و با استانداردهای نظام اسلامی تحزب داشته باشیم، نه به معنای غربی آن که زد و بند و قدرت طلبی وجود داشته باشد. اگر اینها را داشته باشیم تغییر قانون اساسی باید انجام شود. چون در قانون اساسی داریم که رئیس جمهور با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و این یعنی نظام ریاستی. اگر بخواهید این اصل را حذف کنید دیگر مردم نمیتوانند در نظام پارلمانی به رئیس جمهور رأی دهند، بنابراین باید این اصل را حذف کنید. چالش آن که میتوانند با این مسئله برخورد سیاسی هم بکنند این است که بگویند مردم از انتخاب مستقیم رئیس جمهور محروم شدند و در واقع مردم به تحزب رأی میدهند چون تحزب است که باید با اکثریت رئیس جمهور را انتخاب کند. بر حزب تاکید میکنم چون حزب در مجلس میخواهد دیدگاههایش را در دولت پیاده کند و بعد اگر بخواهد در آنجا چند حزبی وجود داشته باشد-مثل ترکیه که دولت قبل را منحل کرد-نمی تواند کار کند. چون دولتِ برآمده از چند حزب که شدنی نیست. دولت دیدگاههای کدام یک از احزاب را میخواهد اجرا کند؟ این گونه دولت به یک شرکت سهامی تبدیل میشود که به خود درگیر است و در چرخ دندههایش اصطکاک پیدا میکند.

 

  چه ضرورتی پیش میآید که امکان ایجاد نظام پارلمانی مطرح میشود؟

زمانی به ضرورت ایجاد نظام پارلمانی میرسید که تنش پارلمان با دولت به جایی میرسد که اوضاع کشور قفل میشود و به یک تنشی میرسد که انرژی کشور صرف رفع اختلافات میشود. به عنوان مثال تنش مجلس هفتم با دولت آقای خاتمی یا تنش مجلس گذشته با دولت آقای احمدی نژاد یا تنش مجلس سوم با دولت آقای هاشمی رفسنجانی آنقدر زیاد بود که مقام معظم رهبری گفتند کسانی که چوب لای چرخ دولت میگذارند حق ندارند وارد مجلس شوند و بخشی از اصلاح طلبان فعلی و چپهای دیروز برای مجلس چهارم رد صلاحیت شدند. یا فرض کنید الان دولت میخواهد برنامه را به مجلس ببرد و مجلسِ ناهمسو، دیدگاه سیاسی، معرفتی و اقتصادیاش چیز دیگری است و برنامه دولت را قبول ندارد و تصویب نمیکند یا اصلاً برنامه را قلب ماهیت میکند و یک چیز دیگری را مینویسد و به جای آن میگذارد و اختیاراتش را هم دارد. در نظام ریاستی برنامهای را مجلس مینویسد و به دولتی میدهد که با یک شعارهای دیگری رأی آورده و روی کار آمده است. فرض کنید مردم به آقای روحانی رأی دادند که فرضاً گفته در کشور راه آهن میسازم و حالا ما اینجا مجلس و پارلمانی را داریم که به بزرگراه ساختن معتقد است و برنامه ساخت راه آهن را به مجلس میدهند و او آن را به برنامه ساخت بزرگراه تبدیل میکند و به دولت میدهد و میگوید که اجرا کنید و دولت هم به مردم ساخت راه آهن را قول داده است! این آفت نظام ریاستی است و بدی نظام ریاستی این است که پارلمان با شعار و ایدهای که دارید و میخواهید اجرا کنید همراهی نکند و آقای احمدی نژاد در بخشی از کار درگیر همین مشکل بود که برنامه نمیداد یا در اسفندماه و دیر برنامه را میداد یا روی آن برنامه کاری میکرد که مجلس نتواند آن را کم یا زیاد کند و تبصرههایش را کاهش میداد و با یک تاکتیکی میخواست دست مجلس را ببندد که این مشکلات مربوط به این سیستم ریاستی است و مجلس و دولت اختیارات خودشان را دارند اما در نظام پارلمانی اینطور نیست و دولت و مجلس هر دو در یک مغازه نشستهاند و مردم هم مشتری هستند. هر یک را مردم بیرون کنند دیگری هم با او بیرون میرود و در واقع دوقلو هستند و به هم چسبیدهاند.

 

   آیا در حال حاضر در جامعه ایران امکان پیاده سازی الگوی پارلمانی وجود دارد؟

به دو دلیل الان پیاده کردن نظام پارلمانی در ایران امکان پذیر نیست یا به تعبیر دیگر اگر نباشد مشکلی ایجاد نمیشود. یکی اینکه ما تحزب و احزاب قوی نداریم که بتوانند دولت بسازند. زیرا احزاب ما دولت ساخته است. وارونه است یعنی به جای اینکه دولت از حزب بیرون بیاید که عرف بینالملل است، وقتی دولتی شکل گرفت به دنبال ایجاد حزب میرود که بتواند برای بعد خود را حفظ کند. دیگری جایگاه رهبری است. چون رهبری طبق قانون اساسی تنظیم کننده روابط بین قوا است، آن خلأ و تنشی که ممکن است در نظام ریاستی بین دو قوا ایجاد شود با رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام برطرف میشود. به عنوان مثال دولت لایحهای میدهد و مجلس تائید نمیکند و اختلاف است و در نتیجه شورای نگهبان رد میکند و نظر دولت را قبول دارد و نظر مجلس را  و قبول ندارد، این به مجمع تشخیص مصلحت نظام میرود و مجمع بین قوا و شورای نگهبان داوری میکند یا رهبری دخالت میکنند که ایشان آیت ا... شاهرودی را برای حل اختلاف بین قوا مشخص کردهاند. بنابراین جایگاه رهبری در غیاب نظام پارلمانی آن خلأ و مسئله تنش را میتواند پاسخگو باشد و حل کند.

از آنجایی که در کشور ما مسئله رانت وجود دارد و اقتصاد شبه رانتی و نفتی داریم و درآمدی که از زحمت نباشد معمولاً رانتی است که نفت است و در کشوری که هفتاد درصد از درآمدش از نفت و استخراج از زمین است، نظام پارلمانی میتواند فساد صورت دهد. چون دولت و مجلس با هم هماهنگ هستند و زد و بند بین نمایندگان و وزرا کاملاً اتفاق می افتد و ناظر سومی هم وجود ندارد و آن وزیر هم خیالش آرام است که در تخلف کردن کسی او را تعقیب نخواهد کرد.

۹۴/۱۲/۰۲

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">