‪Google+‬‏
بازی مجلسی در پازل بیگانه :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




بازی مجلسی در پازل بیگانه

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ق.ظ

بررسی تاریخی جریان نفوذ در مجالس ایران

سیدطاهر جلالی

کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشکده صدا و سیما

سابقه نفوذ افکار بیگانگان در ارکان قدرت ایران و خصوصاً حوزه تصمیم گیری در سطح حاکمیت مربوط به امروز و دیروز نیست و قدمتی چند صد ساله دارد. از شکست کریم خان زند در مقابل محمود افغان گرفته تا امضای قراردادهای ننگین عصر قاجار. در همه این موارد میتوان ردپایی از عناصر واداده به بیگانه و خائن به مملکت را مشاهده کرد. اما اگر بخواهیم مقطعی را برای بررسی این موضوع انتخاب کنیم بی گمان امضای قانون مشروطه توسط مظفرالدین شاه قاجار بهترین گزینه محسوب میشود؛ از این نظر که با شروع این قانون بود که پارلمان به معنای رایج آن در کشور به وجود آمد و از این مقطع بود که نفوذ بیگانه در لباس وکیل مجلس شورا و ظاهراً طرفدار حقوق ملت آغاز شد.

 سفارت انگلیس و روشنفکران ذینفوذ دربار قاجار نقش اثرگذار خود بر تصمیمات این دوره را در دستخط شاه قاجار در صدور فرمان مشروطیت را با نام گذاری عنوان «مجلس شورای ملی» به جای «مجلس شورای اسلامی» که مورد خواست مردم و علما در جریان مشروطه بود، نشان دادند.

پیدایش گروههای فراماسون در ایران

وقتی از نفوذ صحبت میکنیم، نباید نسبت به خاستگاه اصلی آن در میان دولتمردان و نمایندگان و حتی پادشاهان یعنی «فراماسونری» بی توجه باشیم. بعد از تشکیل گروههای فراماسونری به معنای جدید آن در ابتدای قرن 18 میلادی مدت زمان زیادی نکشید تا در گوشه گوشه جهان گروههای طرفدار آن به وجود آمدند. ایران نیز این قاعده مستثنی نبود. نفوذ تشکیلات ماسونی در ایران انتهای قرن 19 و ابتدای قرن 20 به میزانی بود که بسیاری از رهبران مشروطه خواه که بعدها به عنوان نماینده وارد نخستین مجلس شورای ملی شدند به عضویت یکی از محافل تشکیلات زیر مجموعه فراماسونری فرانسه یعنی لژ بیداری ایران در آمدند. با به توپ بسته شدن مجلس توسط لیاخوف روس که به دستور محمدعلی شاه صورت پذیرفت، در فعالیتهای این لژ یک وقفه کوتاه به وجود آمد هرچند تشکیل مجلس دوم حیات مجددی برای این تشکل فراماسون ایرانی به ارمغان آورد. در این زمان نیز در ترکیب نمایندگان مجلس و هیئت رئیسه آن اعضای شاخصی از لژ بیداری حضور داشتند تا جایی که بیشتر نمایندگان جناح دموکرات این مجلس از همین اعضا تشکیل شد. کودتای 3 اسفند 1299 به رهبری رضاخان و سید ضیاء طباطبایی و با حمایت انگلیسیها که موجب به حاشیه رانده شدن احمدشاه قاجار جوان شد، پرده دیگری از دخالت لژهای فراماسونی در امور کشور و با عاملیت افراد وابسته به آنان گشود. به گواهی تاریخ «اردشیر جی» که ریاست سازمان مخفی اطلاعات انگلستان در ایران را بر عهده داشت و از آن به عنوان کاشف رضاخان نام برده میشود از اعضای برجسته لز بیداری ایرانیان به حساب میآمد. در جریان تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی نیز این نمایندگان انگلیسی مسلک مجلس بودند که نقش مهمی ایفا کردند. دوره پادشاهی شانزده ساله رضاخان سرشار از افراد وطن فروخته و وابسته به غرب بود که در تمامی ارکان حاکمیت حضور فعال داشتند.

 در این دوره بسیاری از انتخابات با هدایت دولت انگلیس و به صورت فرمایشی برگزار میشد که مجالسی شاه پسندانه خروجی این انتخابات بود. تشکیلات فراماسونی در سرتاسر پادشاهی رضاخان در ریز و درشت مناصب حکومتی دیده میشد و بازه وسیعی از کارمندان جز ادارات تا صاحب نفوذانی همچون «محمد علی فروغی» و «حسن تقی زاده» در لژهای گوناگون ماسونی عضویت داشتند.

 مجلس شورای فراماسونها در عصر پهلوی دوم

در دوران محمدرضا شاه نیز تشکیلات فراماسونی همچنان در کشور به فعالیتهای خود ادامه دادند. در سال 30 «لژ پهلوی» رسماً تأسیس شد اما به ویژه بعد از به قدرت رسیدن مجدد پهلوی در سال 32 میتوان اذعان کرد که تشکیلات فراماسونی نیز از رشد قابل توجهی برخوردار شدند.

بسیاری از مسئولان عصر پهلوی مانند «عباس هویدا» و «جعفر شریف امامی» و حتی خود شاه به عنوان سردسته لژهای فراماسونی به شمار میرفتند. شاه به عنوان رهبر فراماسونرهای ایرانی بسیاری از عزل و نصبهای مربوط به این گروهها را  شخصاً انجام میداد. حسین فردوست از اطرافیان نزدیک محمدرضا شاه در کتاب «ظهور و سقوط پهلوی» مواردی از این دست انتصابات را بیان کرده است. علاوه بر این انتصابات موارد بسیاری از کمکهای مادی و معنوی شخص اول مملکت از این تشکیلات در تاریخ آمده است. از بودجههای کلان گرفته تا اعطای زمین و املاک همه از کاسه بخشیهای شاه به لژهای ایرانی بوده است. عضویت در گروههای ماسونی در دوران پهلوی دوم دارای اهمیت فراوانی بوده است که گاهی از آن به عنوان شرط ورود به مجالس عصر پهلوی و یا عضویت در کابینه نام برده میشد تا جایی که بنابر اسناد تاریخی سال 48 تعداد 50 نفر از نمایندگان مجلس عضو تشکیلات فراماسونی بودند. از میان شخصیتهای برجسته فراماسون میتوان به یار دیرین شاه از زمان اقامت در سوئیس «ارنست پرون» نام برد. شخصی که از چنان دامنه اختیارات بالایی برخوردار بود که در بسیاری از عزل و نصبهای دوران پهلوی دوم نقش کلیدی داشت.  در پایان این بخش باید متذکر شد که در دوران معاصر ایران و تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیلات فراماسونری فراوانی به فعالیت برای تأمین منافع غرب در ایران و همچنین حفظ و تثبیت نظام شاهنشاهی برای رسیدن به آن منافع میپرداختند. به همین منظور این تشکیلات همواره سعی میکرد تا با تربیت نیروهای وفادار به آرمانهای ماسونی از میان افراد با پتانسیل رسیدن به محبوبیت در بین اقشار گوناگون جامعه ایرانی به این دو امر دست یابند. تشکیلات فراماسونری همواره در جهت پیاده سازی لیبرالیسم غربی و  با هدف استعمار و استثمار ایران به فعالیت میپرداخت از این رو در بسیاری از قراردادهای ننگین دوران تاریخ معاصر نباید نقش بی بدیل تشکیلات فراماسونی نادیده انگاشته شود.

 

پیدایش حزب توده

و بایکوت آن توسط رضاخان

انقلاب اکتبر 1917 به حاکمیت روسیه تزاری خاتمه داد. رویه انقلابیون آنها (کمونیستها) با سیاستهای روسیه تزاری در قبال ایران -حداقل به صورت ظاهری- تفاوتهای فراوانی داشت و همچنین آرمانهای بلند آنان، توجه بسیاری را در جامعه ایرانی به خود جلب کرد. از این رو اولین حزب کمونیست ایرانی در باکوی آذربایجان تأسیس شد. کمی بعد و با ورود ارتش سرخ شوروی به بندر پهلوی (بند انزلی کنونی) در آخرین سال سده سیزدهم شمسی نخستین کنگره حزب برگزار شد. با به قدرت رسیدن رضا خان و اقداماتی که در همان سالهای ابتدای سلطنتش انجام داد مشخص شد که میان سیاستهای آزادی بخشی حزب کمونیست با سیاستهای شاه هیچگونه سنخیتی وجود ندارد به همین علت گروههای کمونیستی در این دوران با انجام فعالیتهای سیاسی در پوشش کارهای فرهنگی به مبارزه با پهلوی اول پرداختند. واکنش رضاخان به این فعالیتها موجب تصویب قانون ضد کمونیستی در سال 1310 شد. البته این مصوبه نتوانست نتوانست مانع تربیت افراد کمونیست شود زیرا در آن زمان بازار اعزام دانشجویان به خارج از کشور داغ بود و بسیاری از دانشجویان اعزامی تحت تأثیر اندیشههای مارکس و حزب کمونیستی شوروی قرار میگرفتند و با بازگشت به کشور به تبلیغ این آموزهها میپرداختند. رهبری این جریان مبلغ بر عهده «تقی آرانی» بود که با انتشار مجلات و روزنامههایی در خارج از کشور به تبلیغ میپرداخت.

 در 1316 آرانی به همراه همفکرانش (موسوم به گروه 53 نفر) به دستور رضا شاه به دلیل فعالیت علیه امنیت کشور روانه زندان شدند. البته نفوذ و قدرت شوروی این اجازه را به او نداد تا آنها را محاکمه کند ولی آرانی در زندان به طرز مشکوکی کشته شد. با خروج رضا شاه از ایران در شهریور 1320 زندانیان سیاسی آزاد شدند که از جمله آنها گروه 53 نفر بودند. این گروه بعد گذشت سیزده روز از خروج شاه از ایران «حزب توده» را تأسیس کردند. نام توده به دلیل عدم همگرایی مردم مذهبی ایران با عنوان کمونیست انتخاب شد و سعی کردند با این عمل جنبه مثبتی به حزب بیفزایند.

 

دوران جنگ سرد

 عامل حمایت تودهای ها از انقلاب اسلامی!

حزب توده که یک گروه سیاسی چپ محسوب میشد با شروع فعالیت خود توانست توجه قشر نخبهی ایران را به خود جلب کند و این از نکات مهم در تحلیل این حزب است. البته حزبی که در آرمانهایش همواره از برابری انسانها با یکدیگر و دفاع از حقوق اقشار ضعیف جامعه و به ویژه کارگران سخن میگفت نتوانست در میان آنان جایگاه خاصی بیابد. بسیاری از روشنفکران ایرانی در عصر پهلوی عضو این حزب بودند. اصولاً ریشه مکاتب انتقادی را باید در اندیشههای «مارکس»  جستجو کرد. همزمان با گسترش مطالعات انتقادی در غرب، مکتب چپ کمونیستی برگرفته از نظریات مارکس به ماوایی برای مخالفین ساز و کارهای معمول حکومتها تبدیل شد. حزب توده بعد از تأسیس در سوم مهر 1320 به طور رسمی وارد عرصه سیاسی شد. اولین موفقیت توده به  کسب تعدادی از کرسیهای مجلس چهاردهم ملی در سال 1322 بر میگردد. حزب توده تقریباً تا زمان کودتای 28 مرداد در صحنههای سیاسی حضور فعال داشت اما بعد از این کودتا و نفوذ بیشتر امریکا در ایران، در نقش یک مخالف دستگاه حاکمیت به فعالیتهایش ادامه داد. حتی در جریان وقایع 15 خرداد 42 که به دستگیری امام خمینی (ره) انجامید حزب توده به حمایت از ایشان پرداخت و این اقدام را محکوم کرد.

حزب توده در طول سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی همواره به مبارزه با رژیم شاه میپرداخت اما به نظر میرسید که این مبارزه مشترکات زیادی با مبارزان انقلابی و جریان مذهبی جامعه نداشت، بلکه بیشتر متأثر از رقابت موسوم به جنگ سرد میان امریکا و شوروی در آن مقطع تاریخی بود. در دهه 50 شمسی بود که گروههایی مانند «مجاهدین خلق»  از این حزب منشعب شدند که سیاست مبارزه مسلحانه را ترجیح دادند. حزب توده در ایام پیروزی انقلاب اسلامی به شدت از مواضع انقلاب و امام دفاع میکرد و حتی در انتخابات نخستین دور مجلس شورای اسلامی توانست چند کرسی را از آن خود کند.  مخالفتهای توده با نظام جمهوری اسلامی پس از فتح خرمشهر آشکار شد و آنها خواستار پایان جنگ در این برهه زمانی شدند. سر انجام با حمایت شوروی از رژیم صدام در جریان جنگ تحمیلی، حزب توده نیز از این پدر معنوی خود پیروی کرده و در شرایطی که در صدد طرح برنامهای برای سقوط نظام جمهوری اسلامی بودند حلقه اصلی آنها در عملیات «امیر المومنین (ع)» دستگیر شدند و مدتی بعد حزب توده نیز منحل شد.    

 

 سرنگونی دولت مصدق

در نتیجه خوشبینی به امریکا

همزمان با نفوذ جدی امریکاییها در جهان به دلیل پیروزی بزرگ این کشور در جنگ جهانی دوم، نفوذ  امریکا در ایران نیز  از همان ابتدای پادشاهی پهلوی دوم آغاز شد. دلبستگی و اعتماد بیش از اندازه شاه جوان به دولت ایالات متحده امری نبود که بر کسی پوشیده باشد. حتی در سالهای دهه بیست که تشکیلات کمونیستی در ایران از قدرت فراوانی برخوردار بودند اما چشم امید دربار ایران به پشتیبانی کاخ سفید بود. ملی شدن صنعت نفت که در زمان نخست وزیری مصدق اتفاق افتاد از نفوذ انگلیسیها در ایران کاست. مصدق با حمایت آیت الله کاشانی و پشتیبانی مردمی  توانسته بود به موفقیتهای زیادی دست یابد به طور مثال او در صدد کاهش قدرت شاه و دربار بود و از این رو حتی تعدادی از اطرافیان شاه مانند اشرف را به خارج از کشور تبعید کرد.

مصدق برای افزایش قدرت خود برای مدت زمانی حکم تعطیلی مجلس را از شاه گرفت. هر چند مصدق نخست وزیری خود را مدیون تلاشهای آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام بود  اما با رسیدن به قدرت دیگر اهمیتی برای کاشانی قائل نشد و حتی «سید مجتبی نواب صفوی» را زندانی کرد. این اقدامات اشتباه و خوشبینی همیشگیاش به امریکا و همچنین سعایت درباریان تدریجاً عاملی برای کودتای انگلیسی امریکایی 28 مرداد 32 شد. کودتایی که به گواهی تاریخ، اشرف مدتها پیش از وقوع آن با تماسهایی که با مسئولان امریکایی برقرار میکرد از آنها تقاضای سرنگونی دولت مصدق را کرده بود. بعد از کودتا، شاه که سلطنت خود را مدیون امریکاییها میدید به دست نشاندهی آنها تبدیل شد و در بسیاری از اقدامات بعدی رژیم پهلوی در ایران، امریکا و سیاستهای سلطه جویانه اش بازیگر اصلی به شمار میرفت.

 

 از نهضت آزادی تا مجلس ششم

انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57 پیروز شد. حضرت امام  با پیشنهاد شورای انقلاب  «مهندس بازرگان» از اعضای شاخص نهضت آزادی را مسئول تشکیل دولت موقت کرد. جان مایه اندیشهای و اعتقادات نهضت آزادی رسیدن به دموکراسی بود و اسلام برای آنها از نظر اهمیت در حاشیه قرار داشت. افراد نهضت آزادی که عموماً تحصیل کردههای غرب به حساب میآمدند میانه خوبی با سیاستهای لیبرال دموکراسی غربی داشته و امپریالیسم را امری واهی میشمردند. بنابراین چندان دور از انتظار نبود که بسیاری از اعضای این گروه سیاسی در مقاطع قبل و بعد از پیروزی انقلاب ارتباطات فراوانی با مسئولان دولت امریکا و سازمانهای جاسوسی آن کشور داشته باشند.

با تسخیر سفارت امریکا در آبان 58 به وسیله دانشجویان پیرو خط امام اسناد فراوانی از دیدارها و تماسهای اعضای نهضت آزادی از قبیل «امیر عباس انتظام»، «محمد توسلی»، «بهرام بهرامیان» و ... با عناصر امریکایی بهدست آمد. پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات دوم خرداد 76 که قوه مجریه را در اختیار این جناح سیاسی قرار داد تنها بخشی از پروژه «فتح سنگر به سنگر» تئوریسین اصلاحات «سعید حجاریان» محسوب میشد؛ از این رو آنها با تمام توان خود در انتخابات مجلس ششم - برگزار شده در سال 78- شرکت کرده و توانستند اکثریت این مجلس را از آن خود کنند. مجلس ششم و عملکرد آن به گونهای غیر قابل دفاع  بوده است که میتوان اذعان کرد مجلس ششم به وضوح در پازل دشمن بازی میکرد. برای مثال با شروع بکار این مجلس طرح اصلاح قانون مطبوعات مصوب مجلس پنجم در دستور کار مجلس قرار گرفت.

هدف از ارائه این طرح اعطای آزادی بیشتر به مطبوعات و همچنین اعمال نظارت کمتر بر آنها بود؛ آن هم در شرایطی که ارتباطات مطبوعات زنجیرهای با بیگانگان و سازمانها و نهادهای ضد انقلاب امر پوشیدهای نبود. بسیاری از نمایندگان این مجلس به گونهای عمل میکردند که گویا نه نماینده مجلس جمهوری اسلامی بلکه سخنگوی رادیو و تلویزیون های بیگانه هستند. نامه «جام زهر» تعدادی از نمایندگان مجلس ششم به مقام معظم رهبری که در آن با بی ادبی برقراری رابطه با امریکا را از ایشان طلب کردند خود شاهدی بر این مدعاست که بسیاری از آنان دل در گروی غربیها داشتند. همین نمایندگان بودند که در انتهای این مجلس و به بهانه عدم تأیید صلاحیت نمایندههای اصلاح طلب استعفا دادند و در مجلس تحصن کردند. ادعا شده است که در جریان همان تحصن از محل مجلس با کنگره امریکا تماس گرفته شد، ادعایی که تا امروز به صورت رسمی تأیید یا تکذیب نشده است. پرده آخر نمایش لکههای ننگ این مجلس خروج تعدادی از نمایندههای آن مانند «فاطمه حقیقت جو»  ، «اکبر خوئینی» و «رجبعلی مزروعی» از کشور و به دامان دشمنان ایران اسلامی به حساب میآید.

۹۴/۱۲/۰۴

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">