‪Google+‬‏
بسیجی ها نبودند مملکت تکه تکه شده بود :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




بسیجی ها نبودند مملکت تکه تکه شده بود

سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۵۶ ب.ظ

محتوا بیش از تکنیک برایش مهم بود

 

 

شما یکی از اصلی ترین کسانی هستید که همواره در اکثر پروژه ها کنار ایشان حضور داشته اید و با او همکاری کرده اید. شخصیت ایشان را چطور یافتید؟

ببینید سلحشور آدمی نبود که بخواهد کسی را تخریب کند و یا اینکه کسی را مورد تمسخر و تحقیر قرار دهد. تمام هم و غم و حرف این مرد این بود که با این سینما و با این وضعیت بی اخلاقی هایی که در آن وجود دارد نمی توانیم در هنر دینی راه به جایی ببریم. این تمام حرفش بود. می گفت اگر می خواهیم سینمای دینی و سالم داشته باشیم نباید این فسادهایی که الان هست، در آن باشد. متاسفانه یک سری از افراد این صحبت هایی را که ایشان درباره فساد در سینمای ایران کرده بودند، آمدند و طور دیگری انعکاس دادند. در حالی که واقعا حرف ایشان چیزی نبود که در رسانه ها از دهان ایشان گفته و نوشته شد. این افراد حرف هایی را که خودشان می خواستند بزنند، از دهان سلحشور نوشتند. الان برای شما بخواهم مثال بزنم؛ حرفی از قول ایشان مدام تکرار شده و می شود به این مضمون که سینمای ایران فاحشه خانه است! در حالی که واقعا من که در جریانم می دانم که حقیقت این نبود. اصل قضیه به این صورت بود که قرار بود جمعی در سینمای ایران از یک بازیگر آمریکایی به نام آنجلینا جولی دعوت کند تا به ایران بیاید. ایشان در آن موقع آمد و گفت که سینمایی که بخواهد آنجلینا جولی -بازیگری که فیلم هایش به مسائل بی اخلاقی معروف است- را الگوی خود قرار دهد فاحشه خانه است. حرف ایشان این بود که مگر ما خودمان بازیگر زن هنرمند کم داریم که حالا عده ای رفته اند سراغ آن بازیگر و می خواهند از او درس بازیگری یاد بگیرند؟ اگر بحث هنر است که ما خودمان داریم. اگر بحث زیبایی است، زن های سینمای ما که زیبایی را با عفیف بودن هردو باهم دارند؛ واقعا ایشان نمی توانست هضم کند که دعوت از یک بازیگر خارجی به این ترتیب چه معنایی می تواند داشته باشد. تمام قضیه این بود. اصلا این فرد آدم بی اخلاقی نبود که بخواهد در حق کسی بی اخلاقی کرده یا خدای نکرده به کسی توهین کند.

 

در حوزه فنی توانایی هایش چطور بود؟ چون برخی این نقد را وارد می کنند که فیلم های آقای سلحشور بار تکنیکی و فنی ندارند.

ببینید؛ آقای سلحشور یک آدم تکنیکی صرف نبود؛ اصلا در این قید و بندها نبود که بخواهد یک فیلم تکنیکی بسازد و مسئله اش هم این نبود. برای او محتوا ارجح از تکنیک بود. مضمون فیلم هایش برایش مهم بود و اینکه قرار است چه حرفی را در آن ها بزند. اصلا برایش ساختارها مهم نبود. مدت ها روی حرفی که می خواست در فیلمش بزند فکر می کرد و آن را پخته می کرد و بعد سعی می کرد این حرف را در ساختاری بریزد که برای همه قشرها، از روشنفکران گرفته تا مردم عادی قابل پسند و قابل فهم باشد و بیشتر هم مخاطب عام برایش مهم بود. می خواست حرفی بزند که عمده مردم بفهمند. با اینکه تکنیک برایش اصالت نداشت ولی تا حد امکان هم سعی می کرد که از جنبه های زیبایی شناسی غافل نباشد؛ زمانی که کار حضرت ایوب را ساخت تجربه های زیادی درباره سینما به دست آورد. سر همین کار بود که درباره نوع قصه ها و نوع بیان چیزهای زیادی را یادگرفت.

 

 

هنوز امثال آقای سلحشور در سینمایمان داریم؟ به نظر شما جای خالی ایشان را کسی می تواند پر کند؟

بله آقا چرا نداریم. ما در سینمایمان کسانی مثل ابراهیم حاتمی کیا، جمال شورجه، شهریار بحرانی، مجید مجیدی و خیلی های دیگر را داریم. همه این اساتید جزو کسانی هستند که در فیلم هایشان می خواهند به صورت ساده و مستقیم حرفشان را به مردم انتقال دهند و دنبال راه های عجیب و غریب در فیلم سازی نمی روند.

 

زمانی که خبر بیماری و این روزها خبر درگذشت ایشان را شنیدید چه حالی داشتید؟

من و آقای سلحشور 37 سال با هم رفاقت داشتیم. در این 37 سال ما با هم زندگی کرده ایم. مگر می شود آدم آن چیزهایی را که در این مدت گذشته فراموش کند؟ آدم با شنیدن این خبر واقعا شوکه می شود. زمانی هم که ایشان بیمار بود من مرتب سر می زدم و او را می دیدم. آقای سلحشور واقعا آدم سالمی بود. بعضی می گویند بخاطر اینکه زیاد سیگار می کشید بیمار شد. در صورتی که سیگار را 30 سال پیش می کشید. از 30 سال پیش تا الان لب به سیگار نزده بود. یک حرفی را هم شنیده ام که می گویند ایشان به نوعی ترور بیولوژیکی شده و عده ای باعث شده اند تا بیمار شود؛ این حرف هم حرف غلطی است. اصلا بیماری او ربطی به این مسائل نداشت. بیماری است دیگر؛ برای همه انسان ها ممکن است روزی پیش بیاید. می توانیم بگوییم منتقد زیاد داشت و دشمن هم زیاد داشت؛ اما نه منتقد و دشمن از نوعی که بخواهند سلایی سر او بیاورند. این حرف ها بی پایه و اساس است و نباید به آنها اعتنایی کرد. در برابر دشمن هایش هم آدم باگذشت و مهربان و دلسوزی بود.

 

برخی از سلحشور یک آدم دگم و متحجر ساخته اند؛ آدم متعصبی که با همه دعوا داشت و نظیر این حرف ها. نظر شما درباره این حرف ها چیست؟ خود شما وقتی نام سلحشور را می شنوید قبل از همه چه تصویری از او در ذهن تان می آید؟

من واقعا غیر از احترام و ادب از او چیزی ندیدم. این حرف ها را به خاطر این نمی گویم که چون الان از بین ما رفته و من هم رفیقش هستم، بخواهم اغراق کنم. اگر از او این رفتارها را ندیده بودم، در جواب سوال شما خیلی کلی می گفتم آدم خوبی بود. کسانی هستند که نمی خواهند سینما حتی به سمت این فضایی که آقای سلحشور در سبک فیلم سازی شان نشان دادند، برود. من خودم شاهد بودم یک سری حرف های بی اساسی را به او نسبت می دادند؛ مثلا می گفتند سلحشور وقت نماز ظهر که می شود کات می دهد و همه بازیگران را به صف می کند تا نماز جماعت بخوانند! این حرف ها همه دروغ است. درست است که آدم معتقد و دینداری بود و این هم درست است که موقع نماز که می شد کات می داد و کار را متوقف می کرد؛ اما اینطور نبود که بخواهد کسی را وادار به کاری کند. بنده خدا خودش یک گوشه می رفت و ساکت و آرام و بی حاشیه نمازش را می خواند و بعد هم کار را ادامه می داد. تحت هیچ شرایطی شخصیت دیگران را خرد نمی کرد و اصلا آدم این حرف ها نبود.

خدا را گواه می گیرم که یکبار نشنیدم پشت سر کسی بگوید فلانی آدم بی نمازی است. در اینکه برای فیلم هایش دنبال آدم معتقد و سالم بود و تا حد امکان از بین این افراد گزینش می کرد شکی نیست. ولی اینکه بخواهد یک سری کارهای غیرمنطقی و غیر اخلاقی و متعصبانه از او سر بزند؛ اصلا چنین چیزی نبود. یکی از حرف هایی را که من شنیدم پشت سر او می زدند این بود که سر یک صحنه اسبی وضعیت جسمانی و فیزیکی اش نامناسب می شود، بخاطر این سلحشور دستور می دهد آن اسب را بکشند! این هم از آن حرف هایی است که یک عده بی اخلاق به او به دروغ بستند. آخر کدام عقل سالمی چنین کاری را می کند؟ آدم باید چقدر قسی القلب باشد تا بتواند چنین کاری را بکند؟ و چگونه است که به سلحشور با آن همه خوش قلبی و مهربانی که حتی دلش نمی آمد مورچه را هم لگد کند، چقدر آدم باید بی وجدان باشد تا دیگران را اینطور تخریب کند؟

 

 

این خوبی هایی که از او می گویید به نظر قدری اغراق آمیز است. فکر نمی کنید این حرف ها الان بخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن رفتن ایشان از بین ما باشد؟

من همین جا در همین مصاحبه عرض می کنم که خدایا من تو را شاهد می گیرم که اگر جعفر بخواهد یک ذره از این حرف ها را به دروغ بزند. اینقدر خوش قلب بود که هیچ وقت یادم نمی رود. اینقدر متوکل بود که حد و حساب نداشت. همیشه توکلش به خدا بود و هیچ وقت بخاطر هیچ مسئله ای از اعتقادات خود دست برنمی داشت. هیچ وقت نشنیدم برای کسی بدی بخواهد. این مرد اینقدر دیگران را دوست داشت که سر فیلم ها به بازیگرانش وام می داد. اگر می دید کسی مشکلی دارد، به او کمک می کرد. وام ازدواج، وام خرید ماشین و هر کمکی که می توانست بکند؛ اینها را هم مجانی نمی داد. ماه به ماه درصدی را از حقوقشان کم می کرد. حرف این است که دوست داشت مشکلات دیگران را حل کند. شاید باور نکنید. اما دستمزدی که برای خود بر می داشت یک سوم دستمزد من بود. با اینکه او هم کارگردان بود و هم فیلمنامه نویس و هم چند کار دیگر را می کرد، نسبت به من که فقط یک بازیگر بودم کمتر برای خودش برمی داشت. والله قسم می خورم اینطور بود. روزی من از او پرسیدم که چرا اینقدر کم برای خودت دستمزد برمی داری؟ جواب داد که تهیه کننده این پول ها را دست من به امانت سپرده و اینها بیت المال است. باید بدانم چطور خرج می شود. خدا را شاهد می گیرم که بیش از اندازه نیازش خرج نمی کرد.

 

 

نظرتان درباره این افرادی که بخاطر آن جمله ایشان درباره فساد در سینمای ایران گفتند و از او شکایت کردند چیست؟

آنهایی که با او کار کرده اند، به خوبی او را می شناسند. من خودم شاهدم خیلی از همین هایی که پشت سر او حرف می زدند، آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم و از او حلالیت خواستند. همین خانم هایی که رفته بودند علیه او شکایت و جوسازی کردند، زنگ زدند و از او حلالیت خواستند؛ می گفتند ما را ببخشید، ما تحت تاثیر رسانه ها قرار گرفتیم. خیلی ها بودند که راجع به او جور دیگری فکر می کردند اما بعد که بیشتر متوجه واقعیت شدند حرف های خودشان را پس گرفتند.

 

 

از خاطراتی که با او داشتید برایمان بگویید.

یکی از بهترین خاطراتی که با او دارم سفر کربلای معلی بود که من و آقای سلحشور به همراه جمال شورجه، پروانه معصومی، فرشته سرابندی، اسرافیل علمداری و یوسف کوچک -حسین جعفری بازیگری که نقش کودکی یوسف را در فیلم یوسف پیامبر بازی می کرد- با هم همسفر بودیم. این سفر یک سفر خاطره انگیزی بود که من در آن از ایشان غیر از خوبی و ارادت به ائمه و عشق و محبت چیز دیگری ندیدم. ارادت او به ائمه معصومین توصیف نکردنی بود. اینطور نبود که مثل بعضی ها بخواهد ادا دربیاورد. نه زیاد نه کم؛ یک ارادت قلبی بود. هرچیزی که شما از من بپرسید واقعا جز تعریف هایی که همه اش واقعیت است چیز دیگری برای گفتن ندارم. و ناجوانمردی هم هست اگر بخواهم اینها را نگویم. کسانی که خودتان هم می شناسیدشان طوری علیه سلحشور فضاسازی می کردند و جو روانی راه می انداختند که فضا را به نفع خودشان گل آلود کنند. این افراد اگر واقعا آگاهانه و عمدی چنین برنامه ای را در پیش گرفته اند توبه کنند و از روح آقای سلحشور حلالیت بطلبند. این مرد آن قدر بزرگ است که همه را می بخشد و از کسی چیزی به دل نمی گیرد.

 

 

کار ساخت فیلم حضرت موسی(ع) به کجا رسید؟ تصویربرداری آن کلید خورده است؟

خیر. برای فیلم موسی حدود 8 سال زحمت کشید و در این مدت هیچ کار دیگری را هم جز وقت گذاشتن روی این پروژه انجام نداد. خیلی امیدوار بود بتواند این کار را به پایان برساند. وقت گذاشت و تمام فیلمنامه را خودش نوشت و الان دیگر نوبت مسئولین است که نگذارند زحماتش بی نتیجه بماند. امیدوارم ادامه این کار را به دست کسی بدهند که مثل خود سلحشور صادق، پاک و بی آلایش باشد که الحمدلله از این افراد هم کم نداریم. عاشق قرآن بود و برای همین هم سبک فیلم سازی هایش را به سمت داستان های قرآنی برده بود.

 

 

نظر شما به عنوان یک هنرمند نسبت به بسیج چیست؟

من هیچ وقت مثل بعضی ها نسبت به بسیج یکطرفه و با تندروی قضاوت نکرده ام. ما هرچیزی داریم از بسیج و بسیجی هاست. اگر اینها نبودند که مملکت ما الان تکه تکه شده بود. من اگر بسیج را دوست نداشتم، مثل بعضی ها با شما مصاحبه نمی کردم. ما بسیج را دوست داریم و خیلی خود را مدیونش می دانیم.

 

۹۵/۰۳/۱۱

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">