‪Google+‬‏
ماده، متاماده و علوم انسانی! :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




ماده، متاماده و علوم انسانی!

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ب.ظ
علی طحانی

 

در بررسی علوم انسانی فارغ از آنکه علم را چه قلمداد کنیم و چه رویکردی را در تلقی خود از علم اتخاذ کنیم، آن موضوع که ضرورت تحول را بیشتر برای ما عیان می کند موضوع انسان است. موضوع علم شناسی نیز خود دارای حواشی متعددی است و تاثیرات خاص خود را بر علم تولیدی در علوم انسانی خواهد داشت اما انسان شناسی از شأن محوری در این بحث برخوردار است.

برداشت ما از انسان بسته به دیدگاه مان متفاوت است و این تفاوت در دیدگاه منجر به پاسخ های متفاوت به آن دسته از سوالات مبنایی خواهد شد که علوم با آنها شروع می شود. و لذا علم تولیدی ما با علم تولیدی دیگران که نگاه متفاوتی از انسان دارند دارای اختلافات فراوان و مبنایی خواهد شد.

اما یک سوال اساسی آن است که چگونه می توان با وجود محک تجربه به چند پاسخ متفاوت رسید؟ علومی که ما می شناسیم به طور میدانی با تجربه اثبات شده اند و تاثیرات خود را برای همه عیان کرده اند! مثلا در علوم سیاسی مدل هایی برای انقلاب ها مطرح کرده اند و بارها توانایی آن مدل در موارد مختلف در ایجاد انقلاب به تایید رسیده است. در علوم اقتصادی مدل هایی برای افزایش تولید و کاهش تورم و یا مساله های اینچنینی درموارد دیگر در همین علوم انسانی غربی تولید شده است که بسیاری ازآنها نتیجه بخش بوده است! در روان شناسی با همین مدلهای غربی بسیاری از بیماران روانی ما بهبود یافته اند و مثلا مشکلاتی مانند اضطراب و ترس و اختلافات میان همسران به وسیله ی همین مدل ها برطرف شده است!

اگر تعریف غرب از انسان نادرست است پس چطور از این پاسخ های نادرست در باب انسان شناسی به راه حل های درستی رسیده اند؟ آیا این مسأله تأییدی بر بی تأثیر بودن نوع انسان شناسی غرب بر علوم انسانی تولیدی آنها نخواهد بود؟

شاید در این میان گمشده ای وجود دارد که با پیدا کرن آن بتوانیم راه حلی مناسب برای این پرسش سخت بیابیم. نگاه اسلامی ما در باب انسان شناسی بیان می کند که انسان دارای دو بعد است. روح و جسم. اما مساله اینجاست که چطور می توان روح را مورد کنکاش قرار داد. فرض کنید که ما با استدلال های خود به ضرورت وجود آن پی بردیم. اما چگونه می شود که تاثیرات آن را به طور علمی و اطمینان بخش درک کنیم؟منظور ما این است که ویژگی های آن را در خود بسنجیم و نتایج آن را در فرد و جامعه اعمال و کنترل کنیم . در حالی که روح به دلیل تجرد از دسترس ما خارج است و ما جز با بدن نمی توانیم سر و کار داشته باشیم. شاید یکی از اصلی ترین علل انحراف دانشمندان در انسان شناسی را بتوان این مسأله قلمداد کرد که از دسترسی مستقیم به روح عاجز هستیم و ساده ترین کار انکار آن خواهد بود.

آنچه تمام حقیقت در این موضوع است تاثیر و تأثر جسم و روح و نیز به طور عمومی ماده و فراماده خواهد بود. نوع و میزان تاثیرگذاری متاماده و ماده در یکدیگر پرسش اساسی است که پاسخ روشن و صریحی برای آن وجود ندارد! اما آنچه از معارف اسلامی خود می دانیم - فارق از انکه غرب و سکولار ها معتقد باشند یا نباشند- این است که ماده و متاماده به طور غیر قابل کتمانی بر هم اثر می گذارند. مثلا در بعد فردی خستگی در جسم موجب خستگی در روح و باعکس می شود. یعنی هنگامی که روح شما بیمار و یا دچار مشکل است جسم شما نیز تحت تاثیر خواهد بود و حتی گاهی جسم انسان توانایی انجام امور روزمره را هم ندارد. و بالعکس زمانی که جسم انسان خسته است روح او نیز تحت تاثیر خواهد بود و حتی در عبادات و ارتباط با خالق نیز دچار ضعف و ناتوانی می شود.

اما در امور اجتماعی چه کسی می تواند انکار کند،گناه که متا ماده تلقی می شود بر امور اجتماعی و معیشتی انسان بی تاثیر خواهد بود؟  آنجا که می فرماید: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (اعراف/96) به صراحت اعلام می کند، ایمان، عمل صالح وگناه که همان متاماده و بعد معنوی  است بر رزق و معیشت که امری کمی و مادی است تاثیر گذار است. و حتی بارش باران و یا خشک سالی که امری کاملا قابل محاسبه است به طور شگفتی به رفتار و حالات روحی ما وابسته است.

از سویی دیگر چه کسی می تواند به اسلام معتقد باشد و تاثیرات دعا را نادیده بگیرد درحالی که بسیاری از دعا های ما شامل امور مادی ماست. به عنوان مثال افزایش رزق و موفقیت در کار و حتی شفای بیماران نمونه هایی از تاثیرات تام متاماده بر عالم ماده است.

یکی از وظایف علمی جدی حوزه های علمیه و سایر صاحب نظران در این بخش پرداختن به رابطه و چگونگی تاثیرات عالم ماده و متا ماده خواهد بود که نیز شامل تاثیرات روح و جسم بر یکدیگر خواهد بود.

اما با توجه به آنچه ذکر شد می بایست به سوال جدی که در آغاز مطرح شد پاسخ دهیم. لازم است قبل از پاسخ ایجابی به این پرسش آن را از مغالطه ی سنگین بزداییم. اول آن که علوم انسانی کنونی چنان چه ادعا شده است نتوانسته مشکلات جامعه و فرد را برطرف سازد و شاهد این مدعا نیز وضعیت جوامعی است که این نظامات فکری بر آنها حاکم شده است. بر حسب آمارهای منتشر شده، در مسائل امنیت روانی و اخلاقی و نیز در استحکام بنیان خانواده و یا در مساله ی جرم و بزهکاری جامعه ی غرب که نماد تسری علوم انسانی در آن است با بحران های جدی و غیر قابل کنترل مواجه است. در مقوله ی اقتصاد که خود را گاومیش اقتصاد جهان می دانند نود و نه درصد جامعه دچار تنگنا و فشارهای غیر عادلانه اند. لذا جای تعجب نخواهد داشت که در بسیاری از موارد علوم انسانی توانسته است مشکلانی را از جامعه بزداید اما مشکلات سنگین تری را بر آن تحمیل کرده است. که علت آن نشناختن صحیح انسان و ویژگی های روحی او خواهد بود.

 اما پاسخ آن قسمت از پرسش که دارای ماهیت مغالطه ای نبوده است به این مساله بر می گردد: درست که علوم انسانی موجود گاها حتی با یک انسان شناسی نادرست توانسته است پاسخ های صحیحی به مسائل بدهد اما این امر ناشی از عدم تاثیر گذاری انسان شناسی بر علوم انسانی نخواهد بود. بلکه ناشی از بررسی، در نظر گرفتن و لحاظ شدن نا خود آگاه  این حقیقت است. با توجه به مقدمات ذکر شده متاماده قهرا بر ماده تاثیر می گذارد. حتی اگر ما آن را ندانیم و به آن معتقد نباشیم. به همین دلیل زمانی که یک دانشمند به بررسی یک امر مادی می پردازد تاثیرات آن بخش غیر مادی نیز نا خود آگاه مشمول بررسی های پژوهشگر می شود. لذا اگر در همان شرایط متامادی این آزمایش تکرار شود بر اساس قاعده ی ضرورت علی و معلولی همان نتیجه ی اول حادث می شود. که شامل همان مسائلی است که علوم انسانی غربی با توجه به متدولوژی تجربه گرایانه خود توانسته به آن پاسخ صحیح بدهد. اما اگر شرایط متا مادی که محسوس نبوده و ناخود آگاه در بررسی های پژوهشگر وقوع یافته تغییر کند؛ دیگر نتایج قبلی به بار نخواهد آمد. و اینجاست که علوم انسانی اسلامی می تواند با تاثیر دادن آگاهانه ی این مؤلفه های پنهان یعنی ارتباط میان متاماده با ماده و روح با جسم که با آگاهی به وجود رابطه و چگونگی آن شکل گرفته است، در نظریه و مدلهای خود تاثیرات آن را لحاظ کند. و توانایی و برتری خود را بر علوم انسانی غربی در حل معضلات انسانی نمایان سازد.

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">