‪Google+‬‏
نظام های غیر مردمی؛ آبستن انقلاب های مخملی :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




نظام های غیر مردمی؛ آبستن انقلاب های مخملی

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۳ ب.ظ

در چند سال اخیر شاهد تحولات و گردش قدرت در بسیاری از کشورها مانند اوکراین،گرجستان و چند کشور دیگر بوده ایم.به صورت کلی تغییرات سیاسی را می توان به چند دسته تقسیم کرد؟

تغییرات سیاسی می تواند درون زا یا اینکه طراحی شده توسط عوامل خارجی باشد. اصولا آن چیزی که به عنوان انقلاب مخملی مطرح شده است طراحی آن در خارج از کشور انجام می شود. تفاوت براندازی نرم و انقلاب نرم در همین عامل است. انقلاب نرم یک حرکت خودجوش مردمی فراگیر برای ایجاد تغییرات و اصلاح یک سیستم در درون توسط مردم است که رهبر مشخصی در داخل دارد. این حرکت عمدتا همراه با تحول در ابعاد مختلف از جمله ابعاد اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی است. انقلاب اسلامی را می توان یک انقلاب نرم معرفی کرد. چون حرکتی درون زا بود ، رهبری داشت ، توده های مختلف جامعه را برانگیخت و از متن جامعه شروع شد. اما انقلاب های رنگی به این صورت نیست. در این شکل از انقلاب ، تحرکات عمدتا از پایتخت توسط نخبگان  سیاسی واگرا نسبت به نظام موجود و مستقر که با نظام های خارجی همگرایی دارند شروع می شود. بازیگران انقلابهای رنگی دفاتر ویژه هستند. یعنی مراکزی که روش های مبارزه بدون خشونت و فروپاشی از درون را تئوریزه می کنند. سفارتخانه ها و سرویس های امنیتی غرب ، بازیگر دیگر این انقلاب هستند که نقش تعیین کننده ای دارند. همچنین رسانه ها به عنوان عاملی دیگر نقشی بسیار جدی دارند. بنابراین سفارتخانه ها ، دفاتر ویژه و سیستم های امنیتی غرب و رسانه ها در شکل گیری انقلاب های رنگی نقش دارند.

 

انقلاب های مخملی چه مراحل و یا فرآیندی را طی می کنند؟

به طور کلی شکل گیری این تحولات یک فرآیندی دارد. تا به حال این روش در 23 کشور پیاده شده که در 17 کشور به جابجایی قدرت منجر شده است. در مرحله ی اول ، باورهای ذهنی گروه های مختلف مردم را با رسانه ها تغییر می دهند و در مرحله ی بعد با همراه کردن مردم با خود به مقابله ی با دولت و نظام حاکم بر می خیزند. آن چیزی که در سال 88 به عنوان یک فتنه اتفاق افتاد دقیقا انقلاب رنگی و کپی برداری از انقلاب های رنگی بود. حضرت آقا هم این حوادث را به انقلاب های رنگی که در گذشته اتفاق افتاده بود تشبیه کردند و در خطبه های نماز جمعه 29 خرداد فرمودند که این احمق ها فکر کردند که ایران گرجستان است. فکر کردند که می توانند به یک نفر پول بدهند و طرح براندازی را در کشور ما پیاده کنند. بنابراین پس از ایجاد یک جنگ روانی و تبلیغاتی و تغییر باورهای ذهنی مردم ، مقابله ی با نظام برای رسیدن به اهداف خود را آغاز می کنند.

آیا لزوما انتخابات نقطه ی آغاز و یا بستر شکل گیری انقلاب های رنگی است؟

انتخابات یک رویدادی است که نقش کاتالیزور دارد. نقش یک فرصت را برای کلید خوردن یک انقلاب رنگی دارد. یک قانون ، یک لایحه ، تغییر تقسیمات کشوری ، جابجایی یک شخصیت و مسئول ، مصوبه مجلس ، دستگیری یک فرد سیاسی ، یک اقدام رسانه ای که منجر به هتک حرمت جریان سیاسی خاص یا اقوام  شود ، تمام این ها میتواند جرقه ای برای شکل گیری تحرکات براندازانه باشد. هرچیزی که نقش کاتالیزور و برانگیختن و ایجاد یک جنبش اجتماعی داشته باشد می تواند به شکل گیری براندازی و انقلاب کمک کند.

چه نسبتی بین انقلاب های رنگی و جنگ نرم وجود دارد؟

 انقلاب های رنگی یکی از شیوه های جنگ های نرم است. در جنگ نرم الگوهای مختلفی داریم. یک مدل همین انفلاب رنگی است که غرب در این زمینه تجربه هایی دارد .در جاهایی مثل همین اوکراین دو نوبت طراحی کرد و نتیجه گرفت. در جاهای دیگر هم مثل ایران و لبنان و ونزوئلا و انتخابات دومای روسیه شکست خورد. این یک روش جدیدی است که با کودتا و انقلاب سخت مقایسه می شود. کودتای سخت مبتنی بر قدرت سخت است ولی در انقلاب نرم تحرکات توسط توده های مردم انجام می شود.

 

وقوع انقلاب های رنگی در چه کشورها و نظام هایی امکان پذیر است؟

قطعا در هر جایی نتیجه نمی دهد. ببینید در جایی که نظام سیاسی انسجام دارد و دلبستگی ملی بالاست واعتماد به رهبری نظام هست و سیستم مدیریتی به صورت یک سیستم تجربه شده ی دموکراتیک و انتخاب شده توسط مردم است ، جواب نمی دهد. اما نظام هایی که عمق مردمی ندارند ، بنیان های مستحکم دموکراسی ندارند ، مردم سالار نیستند ، اعتماد و مشروعیت ندارند ، نظام هایی شکننده هستند و احتمال نتیجه دادن انقلاب مخملی بسیار بالاست.

 

ما شاهد هستیم که در اوکراین دوبار گردش قدرت از طریق کودتای نرم صورت گرفته است. چرا اوکراین اینقدر برای قدرت های جهانی ، محل مناقشه شده است؟

بحث های زیادی وجود دارد. یکی از مسائل این است که موقعیت اوکراین موقعیتی ژئو استراتژیک است. یعنی منافع راهبردی برای غرب و همچنین شرق دارد. یک منطقه ای که عمق راهبردی  برای دو قدرت تعیین کننده دارد، طبیعتا برای رسیدن به اهداف و منافعشان طرح هایی را پایه ریزی می کنند. روس ها و غربی ها در این منطقه بازیگرانی دارند . همیشه این منطقه هدف این بازیگران بوده است. تلاش کرده اند تا از ظرفیت های خودشان برای به چالش کشیدن منافع رقیب استفاده کنند. یعنی استراتژی در این منطقه عمدتا مهار قدرت همدیگر بوده است. چون منطقه ، منطقه ای حساس است. به خاطر همین هم عوامل خارجی از منافع راهبردی که در اینجا وجود دارد دست برنمی دارند.

 

آیا می توان هدف انقلابهای رنگی را تغییر دولت و یا تغییر در برخی از ساختارهای درونی نظام مورد نظر و هدف انقلاب های سنتی را اسقاط نظام حاکم قلمداد کرد؟

نه اینطور نیست. هدف انقلابهای رنگی براندازی است. همچنان که انقلاب سنتی هم به دنبال اسقاط نظام حاکم است. اقدامهای نظامی هم همین هدف را دنبال می کنند. همه یک هدف را دنبال می کنند و آن از بین بردن نظام حاکم است. انقلاب های رنگی در بعضی از جاهایی که نتیجه داده است بعضا با خشونت همراه بوده است. یعنی با حرکت های مدنی اجتماعی شروع می شود و گاهی هم به اقدامات نیمه سخت منجر می شود و گاهی هم با اقدام نظامی و سخت (مثل لیبی) پیوند می خورد. این مطلب را هم عرض کنم که اقدام نظامی و لشکر کشی علیه یک کشور هیچ گاه به براندازی منجر نمیشود ، مگر این که زمینه شورش در آن کشور وجود داشته باشد. یعنی تا زمانی که غربی ها به این نتیجه نرسند که مثلا نظام سیاسی سوریه از درون امکان فروپاشی دارد به اقدام نظامی نمیرسد. در مورد جمهوری اسلامی هم جنگ 8 ساله این پیام را به غرب منتقل کرد که امکان براندازی نظامی امکان پذیر نیست. فتنه 88 هم این پیام را به آنها رساند که امکان فروپاشی نیست. اقدام نظامی زمانی در دستور کار غربی ها قرار می گیرد که نظام مورد نظر زمینه های فروپاشی از درون را داشته باشد. اقدامات نظامی دو مرحله دارد. مرحله اول ، فروپاشی سیستم روانی و اجتماعی کشور مورد نظر و مرحله دوم ، فروپاشی سیستم دفاعی و امنیتی آن است. تا زمانی که سیستم اجتماعی و روانی کشور فرو نریزد اقدام نظامی به نتیجه نمیرسد. بنابراین وقتی که روحیه ایستادگی و مقاومت و انسجام و رهبری وجود دارد هیچگاه با اقدام نظامی نمیتوان براندازی را در آنجا به نتیجه رساند.

برخی ها از تقسیم بندی انقلاب سنتی و مدرن سخن به میان می آورند. شما این تقسیم بندی را تأیید می کنید؟

این که انقلاب ها را به دو دسته سنتی و رنگی تقسیم می کنند کار غلطی است. ببینید ما دو مدل بیشتر نداریم. یک مدل انقلاب نرم و مدل دیگر براندازی نرم. انقلابهای رنگی براندازی نرم است و انقلابی هم مثل انقلاب اسلامی انقلاب نرم است. اینها ممکن است در یک جایی به اقدامات نظامی و سخت هم برسند . تفاوت این دو این است که انقلاب نرم یک انقلاب درون زاست. یعنی حرکتی مردم محور بر مبنای تئوری خاص و مشخص است. اما براندازی نرم یک حرکت طراحی شده براندازانه از بیرون برای مقابله با یک نظام سیاسی است. این دو ابزار و بازیگرانشان با هم فرق می کنند. هدف یکی است و تفاوت در ابزار ، روش و بازیگر است.

 

 

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">