‪Google+‬‏
دستور آتش به توپخانه مطبوعات :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




دستور آتش به توپخانه مطبوعات

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ب.ظ

سید رضا علوی مهر 

«من روحانی هستم» نام مستندی است که این روزها جنجال به پا کرده است. روزنامه های زنجیرهای حامی دولت به صورت یکپارچه به این مستند دانشجویی یورش برده و مدعی هستند که این مستند تلاشی است برای مخدوش نشان دادن وجهه رییس جمهور، حسن روحانی. 
اولین اکران این مستند دانشجویی به سال گذشته و 9 دی 1392 برمیگردد. این مستند رسماً در 20 فروردین همان سال به صورت حضوری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اکران شد. مستندی یک ساعته که با استقبال دانشجویان مواجه شد و در چندین دانشگاه کشور اکران هم شد. اما رسانه های حامی دولت مدعیاند که این مستند دانشجویی یک اقدام مهندسی شده در راستای تخریب و ناکارآمد نشان دادن دولت است و از سوی دیگر نیز عنوان کردهاند که در مستند یاد شده حقایق تاریخی بیان نشده است و اقداماتی به صورت نادرست به شخص رئیس جمهور منتسب شده است. این انتقادات در حالی به محتوای این مستند وارد میشود که سازندگان آن عنوان کردهاند بیش از نیمی از محتوای مستند بر اساس خاطرات اکبرهاشمی رفسنجانی و حسن روحانی ساخته شده است. در این بین و بعد از موج اول حملات روزنامه های حامی دولت به این مستند، برخی از سایتهای خبری، اسناد مواردی را که روزنامه های حامی دولت عنوان کرده بودند دارای سندیت نیست،  از خاطرات هاشمی رفسنجانی و روحانی استخراج و منتشر کردند.


به هر صورت و جدای از حواشی این مستند، از هجمه رسانه ای حامیان دولت به این محصول دانشجویی این سئوال به ذهن متبادر میشود که چه شده است که روزنامه های زنجیره ای بعد از یک سال،  این مستند را به تیتر یک خود تبدیل کردهاند و با شانتاژ سعی در مظلوم نمایی از خود و سیاه نمایی از یک کاردانشجویی دارند. چه هدفی در پس این اقدامها وجود دارد.  اشاره شد که این مستند در 9 دی سال 92 رونمایی و در دانشگاه های تهران و شهرستان های به نمایش گذاشته شد. 


برجسته سازی این مستند جنجالی بعد از یک سال، دقیقاً زمانی صورت گرفته که دولت به خاطر ضیافتی که به مناسبت روز زن و میلاد حضرت زهرا(س) در کاخ سعدآباد برگزار کرده بود به شدت مورد انتقاد مردم و رسانه هاقرار گرفته بود. چرا که در این ضیافت مجلل که برای همسران مسئولان دولتی کشور تدارک دیده شده بود علاوه بر رقص گروهی، به حاضرین 5 سکه طلا هم اهدا شد. این اقدام تعجب برانگیز در حالی از سوی مقامات دولتی صورت گرفت که تمام رسانه های حامیدولت، مردم را به انصراف از یارانه های نقدی خود تشویق میکردند. از این رو باید اشاره کرد که برجسته سازی یک مستند دانشجویی بعد از گذشت یک سال و در اقدامیهماهنگ یک پروژه دستوری-رسانه ای است که علاوه بر سیاه نمایی،  تلاشی هدفمند برای انحراف افکار عمومیاز اشتباه بزرگ دولت در برگزاری ضیافت کاخ سعدآباد است.


سکوت، شانتاژ و انحراف از مجموعه تکنیکهایی هستند که رسانه ها در مواجهه با یک رویداد از آن استفاده میکنند. در این بین و در رفتار شناسی نیروهای رسانه ای حامیدولت به عینه شاهد پیاده سازی الگوی ذکر شده هستیم. الگوی مورد اشاره دقیقاً درباره ماجرای ضیافت کاخ سعدآباد توسط مشاوران و مدیران رسانه ای حامیدولت در دستور کار قرار گرفت؛چرا که بهترین روش برای درامان ماندن از تیغ تند انتقادات مردم،  پیروی از همان سه الگوی یاد شده است. رسانههای زنجیره ای حامیدولت ابتدا در مقابل اشتباه ضیافت کاخ سعد آباد سکوت اختیار کردند اما پس از درز و انتشار اخبار ضیافت مذکور در موضعی انفعالی در صدد تکذیب رویداد برآمدند تا اینکه در یک اقدام دستوری با برجسته سازی مستند آرشیوی من« روحانی هستم» اقدام به شانتاژ و سپس انحراف افکار عمومیاز موضوع اصلی به موضوع دلخواه خود کردند. البته این قبیل اقدامات از سوی مشاوران و تیم رسانه ای دولت مسبوق به سابقه بوده است و پیش از این  هم از این تکنیک در ماجرای بلوکه شدن5 میلیارد دلار بنیاد علوی ایران در نیویورک ،استفاده کرده اند.


30 فروردین سال جاری تنها چند روزنامه خبر از بلوکه شدن پنج میلیارد دلار از سرمایه های ایران را امریکا دادند . این در حالی صورت گرفت که تیتر تمام روزنامه های زنجیره ای حامیدولت در آن روز به خبر واهی فرود یک فروند هواپیمای امریکا اختصاص داده شده بود. تیتری که برخی از همان روزنامه ها در یک تقسیم کار حساب شده آن را تکذیب کرده بودندو هیچ اشارهای به بلوکه شدن سرمایه و داراییهای ملت و دولت ایران نکردند.
رفتار رسانه ای روزنامه های زنجیرهای حامیدولت درباره مستند دانشجویی من روحانی هستم را باید بیش از یک سیاه نمایی ساده دید. هدف اصلی این پروژه رسانه ای را باید انحراف افکار عمومی از عملکرد ضعیف دولت و یک فرار به جلو و ایجاد یک فضای تنفسی از هجمه های انتقادی مردم در حرکت سئوال برانگیز ضیافت کاخ سعد آباد دانست.


در تحلیل این اقدام روزنامه های زنجیرهای،  علاوه بر انحراف افکار عمومی باید به دونکته دیگر هم اشاره کرد. اول اینکه از دیگر اهداف مشاوران و مدیران رسانه ای حامی دولت از این شانتاژهای رسانه ای، بالابردن هزینه انتقاد از دولت روحانی است تا از این بعد به  کسی به سادگی نتواند انتقادی را متوجه دولت و شخص اول آن داشته باشد . این امر به عینه در رفتار آنها با یک مستند دانشجویی قابل لمس است. از سوی دیگر زیر سئوال بردن اصل و اساس انتقاد به دولت است. در واقع رسانه های حامی دولت با بیان اینکه یک مستند دروغ علیه دولت ساخته و پرداخته شده است اصل و اساس این مستند را زیر سئوال بردهاند و به هیچ عنوان اشارهای به محتوای این مستند نداشته اند.


 این اقدام موجب میشود که مخاطب بدون اینکه این مستند را دیده باشد جهت گیری خاصی نسبت به آن پیدا کند و آن را به عنوان یک محصول تخریبی در ذهن خود کد گذاری میکند. در واقع ایجاد حس بیاعتمادی به محتوای این مستند شکل میگیرد. درحالی که حقیقت امر اینگونه نیست. نکته جالب اقدام برخی از روزنامه های زنجیرهای درباره بررسی حقوقی انتشار این مستند است که برخی از کارشناسان حقوقی آنها مطرح کردهاند که این مستند نمونه از افترا و نشر اکاذیب است و این امر از نظر حقوقی قابلی پیگیری است. یقینا این روند تهدید و برخورد امنیتی برای دولتی که مدعی گردش آزاد اطلاعات است به هیچ عنوان شایسته نیست بهویژه اگر منتقدین عملکرد دولت بخشی از بدنه دانشگاهی و دانشجویان باشند.


به هر صورت این اقدام دولت در مواجهه با این مستند دانشجویی و هم چنین سایر رفتارهای مشابه دولتمردان تدبیرو امید بهویژه واکنش کهکشانی رئیس جمهور در بی سواد خواندن منتقدین توافق نامه ژنو همگی نشان از آستانه تحمل بسیار پایین دولت دارد که این آستانه تحمل کم صدای مخالفاین گزاره را به توده های مردم منتقل میکند که دولت مردان هیچ انتقادی را برنمی تابند. 

 

۹۳/۰۴/۱۶

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">