شما دیپورت شده اید
اکبر بزرگ نیا
آنها هنوز از دانشجویانی که لانه جاسوسی را در تهران تصرف کرده بودند عقده به دل دارند و آن را از ذهن خود نبردهاند. شاید بهتر باشد که برخی از مسئولان کشور از این رفتار سیاست مداران آمریکایی درس بگیرند.
به هر صورت روحانی مدعی بود که میتواند عزت از دست رفته را به ایران و ایرانی بازگرداند و نسخه او هم نه در داخل و نه در توانمند سازی اقتصاد کشور و حتی نه در اتکا به نیروهای داخلی بود بلکه در گفتوگو با غربیها تحقق مییافت.
«احترام را به پاسپورت ایرانی بازمیگردانم» این جمله دکتر حسن روحانی در مناظرات قبل از ریاست جمهوری است. این جمله به این معنی است که در دولت و یا دولتهای قبل عزت ایرانی لکه دارشده است و با توجه به زمین بازی روحانی در عالم سیاست و نزدیکی وی به دولت مردان سازندگی و اصلاحات یقینا روی تند انتقاد وی به دولت نهم و دهم برمیگشت.در ورای این صحبت، این نکته عیان میشود که در دوران 8 ساله مدیریت احمدی نژاد بر مسند قدرت سیاستی کشور، عزت ایرانیان در فضای بینالملل لکهدار شده است. شاید این تحلیل خالی از واقعیتهای عینی نباشد اما به هرسوی انگشت نگاری از ایرانیان در هنگام سفرهای خارجی از سوی کشورهای غربی و عربی صورت گرفته بود و این روند هر چند با پاسخ مشابه دستگاه دیپلماسی وقت روبه رو شد اما واقعیتی تلخ در چند سال گذشته بود.زیست سیاسی چند سال اخیر حسن روحانی در حوزه دیپلماسی بوده و اوج آن به پرونده هستهای و پذیرش 2 سال تعلیق هستهای ایران برمیگردد. از این رو دور از ذهن نیست که ایشان به مسائل سیاست خارجی بیش از سایر عرصههای داخلی اشراف داشته باشند و از اولویتهای سیاسی، وی اعتبار وعزت به پاسپورت ایرانی را یکی از دغدغههای ذهنی خود بدانند.بعد از ریاست جمهوری هم روند مدیریت کشور و نوع برخورد و تعامل او کامل نشان داد که دیپلماسی،سیاست خارجی، رایزنی و مذاکره جزیی از وجود او شده است.در مدت چند ماهه ریاست وی بیشتر فضای ذهنی دولت مردان و جامعه معطوف به سیاست خارجه بوده است تا اقدامات اجرایی حساب شده در داخل.
حال چند وقتی است که دولت نماینده خود را به سازمان ملل معرفی کرده است و از دولت امریکا برای ویزای وی رایزنی کرده است، اما جواب امریکاییها در مقابل درخواست دولت روحانی برای ویزای سفیر دائم ایران در سازمان ملل یک «نه» معنادار است.گویا تدابیر دولت برای بازگشت عزت به پاسپورتهای ایرانی در پشت درهای بسته به در بسته خورده است! از این رو باید اعتراف کرد که اگر عزت یک دولت به اعتبار پاسپورتهای او بود، امریکاییها عزت دستگاه دیپلماسی کشور را به سخره گرفتهاند.بهانه ی امریکاییها برای صادر نکردن ویزای ابوطالبی حضور وی در میان دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی در آبان 58 است.
جدای از تحلیل و بررسی این رویداد و اینکه واقعاً ابوطالبی جزو دانشجویان پیرو خط امام بوده است یا خیر؟ رفتار شناسی امریکاییها بسیار جالب است چرا که آنها هنوز از دانشجویانی که لانه جاسوسی را در تهران تصرف کرده بودند عقده به دل دارند و آن را از ذهن خود نبردهاند.شاید بهتر باشد که برخی از مسئولان کشور از این رفتار سیاست مداران امریکایی درس بگیرند.براندازی دولت مصدق،تحمیل کاپیتولاسیون،حمله نظامی به ایران در واقعه طبس،کمک نظامی به صدام در جنگ8 ساله،درگیری نظامی در خلیج فارس و به شهادت رساندن 80 نفر از پرسنل فدارکار نیروی دریایی ارتش،منهدم کردن هواپیمای مسافربری ایران ایر و به شهادت رساندن 290 سرنشین آن،حمایت از منافقین،ترور دانشمندان هستهای کشور،بلوکه کردن داراییهای ایران،فتنه 88 و هزاران جنایت ریز و درشت از جمله اقدامات یانکیها در مقابل مردم و دولت ایران است.حال چه کسی مقصر است؟ ای کاش کمی تعصب در میان برخی از مسئولان کشور وجود داشت.
باید به این دوستان گفت که امریکاییها یک اقدام به حق دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی نگذشتهاند و نخواهند گذشت چه شده است که ما چشم بر روی این همه جنایت بسته ایم،چه شده است که به راحتی از کنار خون عزیزانمان میگذریم...
جدیدترین دهن کجی امریکاییها از هم ممنوع الورود کردن دیپلمات مورد اعتماد و نزدیک به حسن روحانی است.
هر چند که امید است دولت تدبیر و امید راهی بیندیشد و در مذاکرات خود و در گامهای نهایی این مسئله را هم ختم به خیر کند اما در نهایت باید گفت: جناب روحانی عزت را به پاسپورت دیپلماتتان بازگردانید، بقیه مردم-پیش کش!
ارسال دیدگاه: