‪Google+‬‏
مصاحبه 57 با دکتر حسین قدیانی :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




مصاحبه 57 با دکتر حسین قدیانی

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۷ ب.ظ

 

اشاره:

گفتوگو با مهندس حسین قدیانی در دفتر کارش خصوصا با وقار و متانتی که ویژگی شخصیتی اوست دلنشین است. مدیری که چه در مدیریتش بر سازمان بسیج دانشجویی و چه در حال حاضر که مسئولیت سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری را بر عهده دارد، همواره رابطهای خوب و صمیمی با زیرمجموعه خود داشته است. بهانه گفتوگوی ما تسخیر سفارت انگلیس در زمان ریاست وی بر سازمان بسیج دانشجویی کشور است. هرچند دکتر قدیانی خیلی مایل به بازگو کردن اتفاقات روز تسخیر به نظر نمیرسید و حتی در قسمتهایی از مصاحبه اجازه ضبط صحبتها را نداد، اما بههرحال در این گفت وگو به نکات روشنگری درباره ابعاد این ماجرا اشاره کرد.

 

با توجه به سابقه مدیریت این تشکل، گویاترین و بهترین معیار را برای حرکت بسیج دانشجویی در مسیر صحیح و درعینحال آرمانگرایانه خود چه میدانید؟

در بحث معیار عملکرد در تشکلهای دانشجویی و بخصوص بسیج دانشجویی، محور فعالیت با توجه به آموزههای دینی ما و نوع نگاه خاص و کارکردی که نسبت به بسیج دانشجویی وجود دارد، محور ولایت است؛ ما از همه ابعاد این موضوع را مورد بررسی قرار بدهیم. میبینیم هم ازنقطهنظر علمی و هم از نگاه سنتی متدهای فراوانی برای فعالیت در تشکلها وجود دارد. محوری بهتر و جامعتر از ولایت نیافتیم. شخص حضرت آقا یک اهتمام جدی به این موضوع دارد؛ از نظر بنده حضرت امام آمدند روی چرایی بسیج دانشجویی صحبت کردند و حضرت آقا چگونگی فعالیت آن را مورد بحث قرار دادند. اگر شما سوابق سخنان و پیامهای امام و حضرت آقا را در مورد بسیج ببینید، از حضرت امام فقط یک پیام در رابطه با بسیج وجود دارد که در همان پیام فلسفه وجودی بسیج دانشجویی را تبیین و رسالتها و مأموریتهای بسیج دانشجویی را معرفی میکند. صحبتهای حضرت آقا را بهویژه در دهه هفتاد ببینید، غالبا عناصری را که قرار هست این رسالتها و ماموریتها را به سرانجام برسانند مورد بحث قرار میدهد. البته از دهه هشتاد که ظاهرا حرکت خاصی از سوی بسیج دانشجویی مشاهده نمیشود ایشان دوباره به بازخوانی رسالتها و ماموریتها میپردازد و در کنار آن به عناصر اشاره میکند. به نظر بنده گاهی اوقات در دانشجوهای بسیجی رفتوبرگشتهایی در ولایتپذیری و ولایت مداری صورت میپذیرد البته بهطور حتم بچههای حزباللهی، خصوصا بسیج، ولایت را بهعنوان محور اصلی حرکتشان تلقی میکنند. ولی آنها زمانی ولایتپذیر میشوند و زمانی ولایت مدار. بدیهی است که بین بر روی مدار ولایت چرخیدن با پذیرفتن آنچه آقا میگویند تفاوت وجود دارد. لذا بنده زمانی احساس میکنم که حرکت بسیج دانشجویی شتابان هست که ولایت مداری را سرلوحه کار خود قرار دهد اما آنجایی که خودش شروع میکند به تأویل و تفسیر کردن از سخنان ولایت و ولایتپذیری را سرلوحه کار خود قرار میدهد، دچار آسیبهایی میشود.

 

 

  آیا اشتباهاتی که ممکن است در حرکات جنبش دانشجویی به وجود بیاید باید مانع از آوانگارد بودن جنبش دانشجویی و حرکت پیشروانه شود؟

ببینید شما ابتدا باید مشخص کنید که سطح توقعتان از بسیج دانشجویی چقدر است. حضرت آقا تعبیری دارند که میفرمایند دانشجوی بسیجی مانند صاحبخانه است و اگر ببیند شیشه پنجره منزلش شکسته شده برای اینکه نسبت به آن تعلقخاطر دارد، سریع آن را تعویض میکند، نگاه حضرت آقا به بسیج دانشجویی این است که آرمانگرا باشد، واقعبین باشد و همیشه در صحنه باشد، لزومی ندارد این دیکتهای که مینویسد بدون غلط باشد، احتمال اشتباه کردن در این فضا وجود دارد اما اگر شما مشاهده کنی که روحیه انقلابی از دانشجو برداشته شد، اگر مشاهده کردی آرمانگراییاش را کنار گذاشت و مصلحتاندیش شد چون مصلحت بینی با مصلحتاندیشی باهم تفاوت دارند اگر بسیج دانشجویی مدام به دنبال معادلات حسابگرانه رفت دچار آسیب میشود؛ اما اگر آرمانگرا بود و در این مسیر گامی برداشت و احیاناً دچار اشتباه شد اشکالی ندارد، زیرا آن مسیر بهدرستی انتخابشده است و اشتباه از فعل و چگونگی رفتار بوده است. این فعل خیلی اهمیت ندارد یعنی کسی که دیکتهای ننوشته شاید همیشه بهعنوان شخص بی غلط محسوب شود اما این شخص هیچوقت توانایی نوشتن نداشته است. طبیعی است که ابتدا باید بنویسد و وقتیکه نوشت سعی کند از میزان غلطهای خود کم کند. اگر بخواهیم تشکلی را مورد قضاوت قرار بدهیم باید در راستای آن چیزی که از آن انتظار میرود از آن مطالبه داشته باشیم. اصلا سطح انتظار این نیست که یک دانشجو مانند دیپلمات عمل کند، دانشجو قرار است که مطالبه گر باشد، یک آرمانخواه و زبان گویای مردم باشد؛ بنابراین باید در این فضا با قدرت قدم بگذارد که شاید در این فضا اشتباهی هم از او سر بزند. اتفاقاً این اشتباهات به او درسی میدهد که در آینده بهتر وارد میدان شود اما اگر به خاطر این اشتباه مورد سرکوب قرار بگیرد موجب میشود که او از آرمانخواهیاش دست بردارد به نظرم کسانی که این داشتن چنین واکنشی نشاندهنده این است که از خواستههای حضرت آقا در مورد تشکلهای دانشجویی آگاه نیستند، ایشان در بسیاری اوقات حاضر است تا هزینه بکند تنها به این خاطر که جوان وارد میدان شود و این جوشوخروش وجود داشته باشد که اگر وجود نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد.

 

خود انتقادی چه جایگاهی در پیشرفت بسیج دانشجویی دارد؟ و آیا به نظر شما درحال حاضر بسیج دانشجویی ما خود انتقادگر هست؟

من فکر میکنم که اگر وجود نداشته باشد آسیب بزرگی است اگر ما قرار هست که به مجموعه حاکمیت نقدی وارد بکنیم و مطالبه گر باشیم گام اول این است که به خودمان نقد وارد بکنیم. خود انتقادی هیچ اشکالی ندارد فقط باید زمان و مکان آن را بدانیم تا مورد سوءاستفاده دشمن قرار نگیرد و از آن بهعنوان محل انشقاق استفاده نکند. نقد کردن و آسیبشناسی خود جزو وظایف ذاتی هر مجموعهای خصوصا تشکلهای دانشجویی است، بارها من این مطلب را گفتهام که از علامه طباطبایی در مورد اوجب واجبات پرسیدند و ایشان در جواب به خودسازی اشاره کردند. خودسازی نیز از نقد نسبت به خود آغاز میشود. به لطف خدا بسیج دانشجویی تابهحال دارای این ویژگی بوده است روحیهای که من در بچههای بسیجی دیدهام همینگونه بوده است. چه از دوران دفاع مقدس و بحث نهی از منکر که به یک معنا همان نقد به خود هست. امر به معروف هم به نوعی ارائه پیشنهادها و راهکارها است تا سیستم را به جلو هدایت کند. از آنجایی که ما امر به معروف و نهی از منکر را در آموزههای دینی خود داریم باید حتما در مورد تشکیلات خودمان هم داشته باشیم.

 

در دوره ریاست شما بر سازمان بسیج دانشجویی که خیلیها آن رایکی از دوران موفق بسیج دانشجویی میدانند، اتفاقی رخ داد که به تسخیر سفارت انگلیس مشهور شد و حرکتی پرشور و به عبارتی ماکتی از رفتار انقلابی دانشجویان دهه اول بود. به نظر شما چه تفاوتهایی بین تسخیر سفارت امریکا و انگلیس وجود داشت که یکی مورد مدح و تائید ولیفقیه و دیگری بهطور ضمنی مورد انتقاد ولیفقیه قرار گرفت؟

به نظرم به این شکل قضاوت کردن در مورد این موضوع مقداری بیانصافی است. اولا بنده اصلا قبول ندارم که دورانی که بنده حضور داشتم دوران موفقی بوده است؛ هرآن چه بوده زحمات خود بچهها بوده و آن مقطع مدیریت بنده بر سازمان جز برکتهای زندگی من است و توفیق بنده بود که در خدمت دانشجویان بسیجی بودم. البته طبیعی است که فراز و فرودهای متعددی در زمان ما وجود داشت. حالا شما به این قضیه اشاره می کنید اما در کنار این حرکت من میتوانم به قضیه تجمع دانشجویان در مقابل مجلس بابت قضیه دانشگاه آزاد اشاره کنم که حرکت مهمی بهحساب می آمد. از نظر ما هم آن اقدام حرکت مثبت از سوی دانشجویان در آن مقطع بود.

 این از تفاوت در سلایق سیاسی است که یکی آنرا بهعنوان یک مورد مثبت در نظر میگیرد و دیگری از آن به نادرستی اطلاق میکند. در مورد تسخیر سفارت انگلیس هم قطعا همین تحلیل دوگانه وجود دارد. اگر بخواهیم به تحلیل این اتفاق بپردازیم. من از چند نگاه این اتفاق را مثبت میبینیم و هم از نگاهی منفی. ولی اگر بخواهم صادقانه از این اتفاق قضاوتی داشته باشم مجموعا آن را منفی نمیبینم. برخلاف این چیزی که واقعا مطرح میشود. این اتفاق نکات مثبتی هم داشت. اولین نکته مثبت این بود که برای اولین بار بعد از ابتدای انقلاب دانشجو جسارت کرد که مانند اول انقلاب روحیه انقلابی از خود نشان بدهد این یک نگاه ارزشی از نظر بنده است. یعنی دانشجو احساس کرد در این نظام نقش دارد و حتی حاضر شد هزینههای آن را هم بدهد. آنها در ابتدا نمیدانستند چه واکنشی در قبال عمل آنها صورت میگیرد آیا مورد تشویق قرار میگیرند یا تنبیه. همینکه حاضر شدند هزینه بدهند و از نیتشان نیز بنده اطلاع داشتم که خیر بوده است و در راستای نظام و انقلاب و اسلام بوده است برای من خیلی ارزشمند است و احساس میکنم برای نظام هم ارزشمند است. من به شما قول میدهم در آینده اگر قرار باشد مدیران موفقی بیایند که به درد این کشور بخورند از میان همین بچهها خواهند بود. در مورد این موضوع آیندگان قضاوت خواهد کرد. این نگاه مثبت اول است. دومین نکته مثبت این بود که من زمانی که این اتفاق افتاد و به داخل سفارت رفتم تا بچهها را ازآنجا برگردانیم، با من تماس میگرفتند که همه هیئات مذهبی میخواهند به سمت سفارت حرکت کنند و به این تجمع بپیوندند که من از مسئولین آنها خواهش کردم که به این سمت نیایند. این موضوع نشاندهنده این است که خشم فروخورده دویستسالهای نسبت به انگلیس در میان مردم ما به دلیل همه خباثتهایی که این استعمار پیر علیه کشور ما انجام داده وجود داشته است. امریکا روی پلید خود را خیلی زود آشکار کرد اما انگلیس خیلی دقیق و حیله گرانه سعی میکرد اقدامات خود را عملی کند؛ اما همه مردم میدانستند که منشأ مشکلات ما از کجاست. وقتی برای بار مجدد ساعت یازده شب به سفارت رفتم مشاهده میکردم که مردم با بوق زدن خودروهایشان اظهار شادمانی میکنند و این نشاندهنده این بود که مردم از ته قلبشان از اینکه سفارت انگلیس از سوی دانشجویان تصرف شد خوشحال بودند این مؤید عمق کینه درونی ملت ایران نسبت به استعمار پیر انگلیس بود که از آن بهعنوان سمبل میتوان یاد کرد. سومین نکته مثبت این بود که بعدازآن اتفاقاتی که در جریان فتنه 88 اتفاق افتاده بود مطابق با تحلیلهایی که ما برای انتخابات سال 90 مجلس داشتیم، پاشنه آشیل بحث امنیتی که احساس میکردیم از سوی دشمنان در حال اتفاق است، سفارت انگلیس بهحساب میآمد که با این حرکت دانشجویان و تعطیلی سفارت انگلستان خنثی شد. شما اگر اسنادی را که در جریان واقعه سال 88 پیدا شد ببینید متوجه این امر میشوید که سفارت انگلیس نقش فعالی در وقوع آن حوادث داشت. از آنجایی که نمیشد ادعا کرد که ارتباط ما با انگلستان وصل بود و نه قطع و اینکه ما خلأ قانونی در این رابطه داشتیم کما اینکه در حال حاضر هم به اینگونه است و ارتباط ما با انگلیس معلق است و فضای بلاتکلیفی همچنان وجود دارد این فضای بلاتکلیفی به اذعان بسیاری از مسئولان امنیت یک فرصت مناسب بهحساب میآمد، پس این هم نگاه مثبت به شمار میرفت که توانستیم پاشنه آشیل بحث امنیتی خودمان را قبل از انتخابات از بین ببریم. البته من این حرفها را بعد از چند سال برای شما بازگو میکنم

اما در مورد نکات منفی این اتفاق باید عرض کنم که اگر ما بخواهیم این واقعه را با تسخیر لانه جاسوسی در سال 58 مقایسه کنیم آن موقع دولت مستقر دولت بلاتکلیفی بود، دولت موقت بر سرکار بود و خیلی هم همراه با انقلاب نبود لذا آن حرکت موجب بیمه شدن انقلاب شد. البته اشخاصی که وادادگی آنها عیان است نسبت به آن واقعه انتقاد میکنند؛ اما در حقیقت اینگونه بود که تسخیر لانه جاسوسی سبب استمرار و تداوم انقلاب اسلامیشد و بهحق حضرت امام از آن بهعنوان انقلاب دوم یاد کردند و حتی انقلاب دوم را بزرگتر از انقلاب اول دانستند. شما در حال حاضر میبینید که در کشورهایی مثل افغانستان و عراق و عربستان سفارتخانههای آمریکا چه نقش تعین کنندهای را نسبت به آن کشورها دارند بازی میکنند و آن اتفاق سال 58 این قضیه را منتفی کرد لذا اگر بخواهیم این موضوع را با تسخیر سفارت انگلیس مقایسه کنیم این موضوع جز نکات منفی بود چرا که در این زمان دولتی همراه وجود داشت [و این حرکت به پای آنها نوشته شد]. البته واقعیتی که وجود داشت این بود که آنچه در دیپلماسی منشعب از نوع نگاه غربی صورت میپذیرد و مطابق آن ملتها نمیتوانند حرفهایشان را بزنند و دولتها هم بر اساس قواعد نظام بینالملل اقدام میکنند به هرحال یک  اتفاق مردمی به وقوع پیوست بنده علیرغم همه فراز و فرودهایی که وجود داشت و اینکه این اقدام شاید در آن زمان از نگاه مباحث حاکمیتی اقدام دقیقی نبود ولی امیدوارم که برکات آن در آینده بیشتر خودش را نشان دهد.

تحلیل متفاوتی بود. نقش احساسات آرمانگرایانه را که شاید حتی مرز واقعگرایی را در این حرکت نادیده گرفت را در تحلیل این قضیه چه گونه میبینید؟

صرفاً احساسات نیست. احساسات ما نیز برگرفته از اندیشه ماست و شما بر اساس تفکر و اندیشهای که دارید دارای احساس خاصی میشوید، احساس بهتنهایی معنا ندارد، شما نمیتوانید ادعا کنید که مثلاً فلانی را همینطوری و به هیچ دلیلی دوست دارید بلکه آن علاقه هم برگرفته از اندیشه شما است و بر اساس اندیشه احساسات شما شکل میگیرد، آن اندیشه خاص همچنین احساسی را به وجود آورد. البته قبول دارم که این احساس در حوزه رفتاری با تندرویهایی همراه بوده است و این تندروی در فضای دانشگاهی به دلیل عدم وابستگی به جناح خاصی دارای سرعتی بیشتر است.البته این احساسات صرفاً در دانشجویان نبود و من خاطرم هست پسازآن اتفاق و همان زمانی که ما سفارت را از جمعیت تخلیه کردیم یکی از مسئولین وقتی میخواست سفارت را تحویل انگلیس دهد و طبیعتاً از دست ما خیلی ناراحت بود و اتفاقی که رخ داده بود مورد قبول آنها نبود، با این وجود اذعان داشت زمانی که میخواست سفارت را تحویل سفیر بدهد و عجز و ناتوانی سفیر را که مشاهده کرد، احساس غرور میکرد و اظهار میکرد به خاطر چنین عظمتی به خود می بالد.

 

به نظر میرسد که برجستگی این اتفاق به میزانی بوده است که فراموشنشدنی باشد

بله، و شاید از بهترین روزهای کاری بنده همان روز بهحساب میاید. روزی که درعینحال هم سخت بود و هم زیبا. چون انسان با بحرانی جدی روبرو میشود که از همه جای نظام با انسان تماس میگیرند. نگاههای متفاوتی هم وجود دارد، گروهی شما را نسبت به این موضوع انذار میدهد و گروهی دیگر اعلام حمایت میکند این تنوع آرا برای من بسیار زیبا بود و نشاندهنده این بود که معماری حضرت امام چقدر دقیق بود. دموکراسی را به زیبایی میشد مشاهده کرد. البته همه دریک مورد وحدت داشتند و آن مورد در بحث اقتدار جمهوری اسلامی بود تفاوت در نگاههای متفاوت افراد بود. افرادی اعتقاد داشتند که این اتفاق به اقتدار نظام آسیب میزند و افرادی هم معتقد بودند به تقویت آن میانجامد. اگر صرفاً نگاه سیستماتیک نظام بینالملل که غربیها برای ما دیکته کردند اهمیت داشته باشد بله این نگاه آسیبپذیر بود ولی اگر از نگاه انقلابی به این موضوع نگاه کنیم میتوان ادبیات جدیدی را تعریف کرد که در زمین نظام بینالملل هم بتوان بازی کرد.

 

  از آنجایی که یک هفته قبل از این اقدام یعنی در تاریخ دوم آذرماه مجلس مصوبهای داشت مبنی بر اینکه ایران سطح روابطش را با انگلیس کاهش دهد و سفیر انگلیس نیز باید از کشور اخراج شود، به نظر شما اقدام دانشجویان امری عجولانه نبود؟

میخواستند چنین کنند اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

 

اما انگلیسیها طبق مصوبه تا بیست آذر فرصت داشتند که سفیرشان از کشور خارج شود.

مجلس تصویب کرد اما قوه مجریه اجرایی نکرد. برای اجرا شدن نیاز به نوشتن آییننامه اجرایی آن است.

 

تنها شش روز پس از تصویب مصوبه این اتفاق افتاد، شاید آییننامهاش هم را میخواستند بنویسند.

بحث این موضوع مطرح نیست. این یک حرکت دانشجویی بود و بحث مجلس جدا از این قضیه است. نگاه ما یک نگاه آرمانی بود باید بپذیریم که یک جایی هم در این قضیه خطا کردیم. باید این نکته را هم در نظر بگیریم که ما هر وقت در مقابل سفارت تجمع میکردیم کلی دستوپا میشکست و ناجا خیلی سخت برخورد میکرد، اما اجازه بدهید آیندگان در این مورد صحبت کنند که این دفعه چه اتفاقی افتاد که چنین برخوردی از سوی پلیس صورت نگرفت.

 

این که یکی از نمایندگان بعد از تصویب مصوبه مجلس، اعلام کرد که این تنها واکنش ایران علیه انگلیس نیست و آنها باید منتظر اقدامات دیگری از سوی مردم ایران باشند، این شبهه را ایجاد می کند که آن طور که بیان شد حرکت خودجوش و بدون برنامهریزی از قبل نبوده باشد.

اجازه بدهید این صحبتها برای بعد بماند. این یک مسیر دوطرفه بود. مسیر یکطرفه نیست. شاید شما از بیرون بگویید که آیا اصلا مصوبه مجلس را خود نمایندهها تهیهکرده بودند یا نه، این موضوع را هم میتوان مورد سؤال قرار داد. بگذارید قضیه را سیاهوسفید نبینیم. استنباط بنده این است که یک مسیر دو طرفه بود.

 

غیر از صحبتی که حضرت آقا در دیدار دانشجویان مطرح کردند، مورد دیگری به صورت خصوصی از سوی ایشان به شما در این خصوص منتقل نشد؟

خیر، نکته ای به ما نرسید.

۹۴/۰۴/۱۴

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">