دیکتاتوری یکجانبه در جنبش «مارمولکی»
بررسی نسبت دولت اعتدال با افراط در نشریات دانشجویی
عبدالحسین صداقت
عملکرد وزارت علوم در حوزه مسائل فرهنگی در دولت یازدهم تاکنون وضعیت مناسبی را سپری نکرده است. از برگزاری مراسم و همایشها و کنسرتهای دور از شأن دانشگاه کشور که بگذریم- و باید در فرصت مناسبی بازخوانی شود-، رشد خزنده نشریات دانشجویی ساختارشکن در این دوسال سپری شده از دولت «ظاهرالاعتدال» حکایت از برنامهای دارد که پیشبینی عاقبت آن با بررسی روند طی شده در این 2سال کار دشواری نیست. به همین منظور بد نیست برخی رخدادهای واقعه در دانشگاهها در حوزه نشریات دانشجویی را اجمالاً مرور کنیم:
1. بهمن سال 92 و در حالی که چند ماهی از انتصاب سرپرست وزارت علوم دولت تدبیر نگذشته است، اولین ساختارشکنیهای نشریات دانشجویی در دولت جدید رخ مینماید. نشریه «افق» متعلق به انجمن علمی جامعه شناسی دانشگاه یاسوج، در یادداشتی شخصیت سیدمجتبی نواب صفوی را با ادبیات نامناسبی زیر سؤال میبرد. در این نشریه شهید نواب صفوی به داشتن مرامی رادیکال و خشونت طلب متهم میشود که دشمن دموکراسی است و چندصدایی در جامعه است که به دنبال همسان سازی اجباری جامعه با عقاید و افکار خویش است. این نشریه در انتهای مقاله نتیجه میگیرد که تئوریسین های خشونت در فضای فعلی جامعه همانند نواب صفوی قصد دارند مشی وی را پیاده نمایند و دولت تدبیر و امید نباید این گونه اندیشه های رادیکال (!) بر جامعه حاکم گردد. این نشریه همچنین در جای دیگری، رسمی بودن دین اسلام و چارچوبهای متعالی آن را زیر سؤال میبرد و آن را در حد یک «مذهب» تقلیل میدهد که ذیل ایدئولوژیهای موجود قابل تعریف است.
2. پروژه توهین به علما و مراجع تقلید در نشریات دانشجویی دانشگاهها نیز کمکم کلید میخورد. پس از نامه یکی از اساتید دانشگاه خطاب به آیت الله مکارم در حمایت از فرجی دانا، نشریه دانشجویی دانشگاه بوعلی که یکی از اعضای تحریریه آن چندی پیش به کومله میپیوندد، به آیت الله مصباح یزدی و آیت الله مکارم شیرازی توهین میکند. نویسنده یادداشت توهین آمیز نشریه دانشجویی امروز (متعلق به تعدادی از دانشجویان اصلاحطلب دانشگاه بوعلی) در نخستین شماره خود در سال 93 با انتخاب تیتر «تئوریسین افراط و خشونت» برای آیت الله مصباح یزدی مینویسد: «یاران و همراهان امام کنار رفتهاند و کسانی که هیچ وقت اما را درک نکردهاند مفسر انقلاب شدهاند.. چه شده که دلسوزان انقلاب که بهترین سالهای خود را صرف مبارزه کردهاند و به زندان رفتهاند، به حاشیه و حصر رانده شده و عده ای متحجر و مقدس نما صاحب انقلاب شدهاند... و تفکرات «جاهلان صدر اسلام» را تبلیغ میکنند و مردم سالاری را که از اصول غیرقابل انکار انقلاب است را انکار میکنند.»
3. وزارت علوم در نشست سراسری نمایندگان مدیران مسئول نشریات دانشجویی دانشگاههای کشور، از هادی خانیکی، معاون فرهنگی وزارت علوم در زمان معین و عضو حزب منحله مشارکت و هیئترئیسه بنیاد باران و فعال فتنه 88 برای سخنرانی دعوت به عمل میآورد. این اقدام با اعتراض دانشجویان، تشکلهای دانشجویی و نشریات دانشجویی مواجه میگردد، به صورتی که حجم اعتراضات وزارت علوم را مجاب به لغو سخنرانی خانیکی در این نشست مینماید.
4. انتشار پیاپی سه نشریه دانشجویی تجزیه طلب، دانشگاه ترتیب معلم شهید مدنی را به اغتشاش کشانده و جو آن را متشنج کرده است. سه نشریه زنجیرهای تجزیه طلب در این دانشگاه که به صورت علنی دست به نفرت پراکنی علیه فارسها، تبلیغ تجزیه طلبی با شعار (آذربایجان جنوبی، ایران نیست) میزنند، در یکی از شماره های خود در مطلب طنزی تمسخر کننده قومیت فارس، این قوم را به بیماری تشبیه میکند و با ارائه دستورالعمل های خلاف مصالح ملی نظیر تحریم تلویزیون های فارس زبان کشور، عدم ایجاد ارتباط خویشاوندی با افراد مبتلا به این بیماری (!) و فرستادن کودکان ترک به مدارس فارس زبان در صدد تشدید اختلافات قومیتی برمیآید.
متقابلاً برخی دانشجویان آذری همین دانشگاه و عضو «جامعه اسلامی دانشجویان»، در بهار 93، اقدام به انتشار یک نشریه در پاسخ به مطالب موهن قومی و در راستای تمامیت ارضی کشور میزنند. در پی این اقدام، عده ای از عناصر تجزیه طلب و بیگانه گرا اقدام به جنجال و شکستن شیشه های تشکل جامعه اسلامی، لگد پرانی به در و پنجره این دفتر و پاره کردن این نشریه مینمایند و با تحصنی خواستار برخورد مسئولین دانشگاه با این تشکل میشوند در پیامد این رخداد، ریاست این دانشگاه در کمال حیرت و تعجب، در جمع چند نفره پان ترکیستها حاضر و از آنان دلجویی کرده و وعده میدهد که مقابل انتشار وبژهنامه تریبون (نشریه جامعه اسلامی که در راستای تمامیت ارضی منتشر شده بود) را خواهد گرفت!
اهانت این نشریات اما به مسائل قومیتی منحصر نمیشود. بهعنوان مثال نشریهی گوزهنک که بیشتر مطالبش را، نوشتهها و مقالات افرادی تجزیه طلب، قومیت گرا، ضد انقلاب خارج نشین با سابقهی بازداشتهای متعدد، تشکیل میدهد، با بی شرمی تمام نص صریح قرآن کریم و احکام نورانی اسلام (دیه، ارث و...) را مورد اهانت قرار داده و زیر سؤال بردهاند، در قسمتی از یکی از شماره های این نشریه که شامل ویژه نامهای چهل صفحهای درباره ترویج فمینیسم است، مهرانگیز کار در مقالهای هتاکانه، به ترویج هم جنس گرایی میپردازد: «می گویند به حکم دین هم جنس گرایی زنان جرم است و در مواردی مجازات اعدام دارد. پرسش این است که در قرن 21 میلادی، چگونه میتوانیم از این زندگی زهرآگین خلاص بشویم؟» در تعدادی از مقالات هم قانون اساسی کشور را زیر سؤال برده و موارد دیگری از قبیل: توهین به مقام معظم رهبری، توهین به مراجع تقلید و مقامات و نهادهای رسمی کشور، اشاعهی فحشا و منکرات، درج تصاویر خلاف اخلاق و عفت عمومی ونمادهای فراماسونری، ترویج فمینیسم به کرات در این نشریه به چشم میخورد.
جالبترین نکته ای که در محتوای این نشریات به چشم میآید، استفاده مکرر از واژه آذربایجان جنوبی، نگارش متن نشریه توسط فعالان سیاسی اپوزسیون خارج از کشور، محکوم کردن جمهوری اسلامی به نقض حقوق بشر در مقوله زنان و... میباشد و جالب تر آن که انتشار این نشریه با این کیفیت با حجم بالا و به صورت رنگی، حکایت از همراهی مسئولین در تأمین منابع مالی نشریات مذکور دارد.
این وضعیت البته بعداً به اعتراض برخی نمایندگان مجلس منجر میشود. علیرضا زاکانی در جلسه استیضاح رضا فرجی دانا با نشان دادن این نشریات، آن را حاصل عملکرد ضعیف و بیکفایتی وزیر سابق علوم اعلام میکند.
5. سیدمحمد خاتمی با انتشار پیامی اختصاصی در شهریور 93 یکی از نشریات دانشجویی اصلاح طلب را مورد تفقد قرار میدهد. او در پیام خود به نشریه اصلاحطلب پگاه آزاد که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد تهران جنوب منتشر میشود همچنین ابراز امیدواری میکند آنچه حقوق و حرمت «نادیده گرفته شده» دانشگاه و دانشگاهیان در سال های اخیر مینامد توسط مسئولین وزارت علوم احیا شود و نشریات دانشجویی نیز بتوانند نقش خود را در این زمینه ایفا نمایند.
6. حجت الاسلام علی یونسی مشاور رئیسجمهور در بهمن ماه سال 93 در اصفهان در خصوص اعتقاد وی در برخورد با نشریات دانشجویی هتاک چنین میگوید: «زمانی به من اطلاع دادند در گوشهای از یک دانشکده [در یکی از نشریات] به امام زمان (عج) اهانت شده که من دستور دستگیری اعضای آن را دادم.»
7. تلاش برای ساختار شکنی در نشریات دانشجویی از سوی طیفی خاص در راستای حمایت از سران فتنه ادامه دارد. نشریه «ارغوان وابسته به انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در اسفندماه 93، در جسارتی آشکار عکس امام خمینی (ره) را در کنار افرادی چون عزت الله و هاله سحابی و در پایین عکس اشخاصی همچون مصدق، منتظری و هاشمی و در رأس همه آنها قاب عکس خاتمی که به صورت بزرگتر از بقیه عکس های تصویر کارشده، قرار داده است. ساختار شکنی این نشریه تنها به این قسمت خلاصه نمیشود. این نشریه در حالی که انتشار تصویر محمد خاتمی در نشریات و رسانهها ممنوع اعلام شده، روی جلد خود را با عکسی بزرگ از محمد خاتمی کار کرده است. البته این ماجرا منحصر به این نشریه و این دانشگاه نیست. نشریات دانشجویی اصلاحطلب در دانشگاه های مختلف که اینروزها به لطف حمایت های مادی و معنوی دولت تدبیر و امید رشد روزافزونی داشتهاند، در جهتگیری مشترک و با رمز «بیایید رسانهی خاتمی باشیم» نشریات خود را به عکس های ریز و درشت خاتمی و سران فتنه 88 منقش مینمایند.
8. نشریه «من دانشجو هستم» که گاهنامهای مستقل در دانشگاه علوم پزشکی مشهد است و مدیر مسئولی آن را سعید اصغریان -دبیرکل سابق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان- به عهده دارد؛ در اردیبهشت ماه سال 94 توسط رئیس کمیته نظارت بر نشریات دانشگاه به عنوان مدعی العموم و بیان 15 مورد از قبیل توهین به دولت، به شش ماه حکم محرومیت برای مدیر مسئول هفته نامه از مدیر مسئولی هر نشریه دانشجویی در این دانشگاه محکوم میشود. این در حالی است که نشریات ارزشی دیگری نیز در سایر دانشگاهها در سال 93 تنها به دلیل انتقاد به دولت تذکر دریافت مینمایند.
9. ساختار شکنی در نشریات دانشجویی دگر اندیش همچنان ادامه دارد. نشریه دانشجویی مستقل «بامداد» که به تازگی در دانشگاه امیرکبیر مجوز انتشار یافته است، در اولین شماره خود برخی مسائل نامتعارف را بی محابا در قالب یادداشت هایی منتشر میکند. این گاهنامه که مدعی شده در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و صنفی منتشر میشود، ولی بیشتر طعم کنایهها و هنجارشکنی جنسی را دارد، در نخستین شماره خود در اردیبهشت سال 94 در مطلبی در خصوص زنان کوبانی مینویسد: «دختران کوبانی، اسطورههایی بودند در دل تاریکی، نه زن، نه مرد، حماسههای متعلق به تاریخ، تاریخی با قدمت منشأ خانواده و اولین جوامع، تاریخی قبل از نقش گرفتن زن بهعنوان جنس زجرکش دستگاه جوجه کش. زنی که اجازه نمیدهد کسی در مورد طبیعتش، فیزیکش، نقشش، خواستههایش کسی تصمیمگیری کند. کسی او را جنس لطیف بنامد و بنالد و یا کسی او را مسئول بقای جامعه بداند و بمالد، زن متعلق به خود پر زا خروش هست نه خاصیت زیستیای که به او اجازه پرورش فرزند در رحم را میدهد.»
در بخشی دیگر از این نشریه نیز همین ادبیات در مطلبی دیگر به کار گرفته میشود و حتی بیان میکند که دیگر «عریان شدن» یا «اقلیت های جنسی» (همجنسبازی و پدیدههای مشابه) نشانه فساد یا بیماری نیست: «زن دیگر خود را محکوم به استثمار نمیداند، اقلیتهای جنسی خود را بیمار نمیداننددانند (!)، عریان شدن نماد فساد نیست بلکه این عنوان جای خود را به تجاوز کردن میدهد... ولی تاریخ تحمل آنهمه مرز شکستن را نداشت پس تمام آن آرزوها را به خاک و خون کشید و حقارت خود را در قالبهایی به بازتولید کشاند. از سینمای آوانگارد لاشهای از فیلمهای پورن برای ما به ارث رسید.
در قسمت دیگری از نشریه هم از مشاهده استعمال مشروبات در خوابگاه دانشجویی به تعریض با عنوان «صحنه ای شکوهمند» یاد می-شود و در ادامه نیز به صورت کنایه آمیز والبته بی ربط- به فرهنگ بسیجی مینویسد: «رفیق ما آمد که درس بخواند و شبیه داستان-های مجله خانواده سبز برای خودش کسی بشود. هر چند بسیجی نشد ولی از فحش دادن به آنهایی که ادای حقطلبان را در میآورند دریغ نورزید»
10. انتخابات شورای دانشجویی نظارت بر نشریات دانشجویی کشور با دستکاری وزارت علوم و دانشگاههای تابعه در اردیبهشت 94 انجام میشود و مسئولین نشریات دانشجویی همسو با دولت به عضویت این شورا انتخاب میشوند. مسئولین نشریات دانشجویی کشور خصوصاً نشریات مربوط به بسیج دانشجویی- به روند انتخابات اعتراض میکنند. بسیج دانشجویی تهران از فراخوان این دانشگاه جهت حضور نمایندگان نشریات این تشکل ابراز بیاطلاعی میکند. مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در این خصوص میگوید: «دبیر کانون نشریات دانشگاه تهران در این قضایا نه تنها اشتباه کرده بلکه خیانت کرده است چرا که نشریات سوسیالیستی و کمونیستی معاند با نظام را برای حضور در این انتخابات فرستاده است.» معاون فرهنگی وزیر علوم مدتی بعد در جلسه ای در شیراز اظهار میدارد تسلیم فشارها نخواهد شد! اما اعتراض نشریات مستقل به این روند برگزاری و نقض آیین نامه، سبب میشود مدتی بعد وزارت علوم وعده بازنگری و بررسی ابهامات را در این وزارتخانه بدهد.
آنچه از مجموع اتفاقات رخ داده در حوزه نشریات دانشجویی و تحرک آنها مشخص است، این است که در پرتو حمایت وزارت علوم و پشتیبانی مسئولین دانشگاهها جنبشی خزنده در دانشگاهها در جریان است که فضا را برای هتاکی و اهانت مستقیم به مقدسات نظام باز میکند. عنوان «جنبش مارمولکی» از این رو برای وصف حرکت فعلی در حوزه نشریات دانشجویی قابل طرح است که با وجود این که رد پای حرکات و خزش را میتوان دید، اما آنچنان که برنامههای میدانی رادیکال در دانشگاهها ایجاد التهاب و اعتراض میکند، جنبش نشریات ساختار شکن لااقل در فضای رسانهای آنچنان حساسیت برانگیز نیست؛ لکن زهر خود را تدریجاً و به صورت بطئی در فضای دانشگاه کارگر نموده و در زمان لازم و با جهتدهی هماهنگ در شرایط بحرانی کارکرد عملیاتی خود را نشان میدهد.
با توجه به این که دولت نیز در شرایطی قرار دارد که برای ادامه حیات سیاسی خود وابستگی شدید به حمایت به گروه های مختلف حزبی اصلاحطلب دارد و بنا بر همین مسئله، حمایت آن از تشکلها و به تبع آن نشریات اصلاح طلب و رادیکال طبیعی به نظر میرسد؛ صحبتهایی نظیر آنچه معاون رئیس جمهور در خصوص برخورد با نشریات موهن (مورد 6) ابراز کرد بیشتر به بلوفی برای حفظ «ظاهرالاعتدالی» دولت میماند، چه آن که دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام اگر واقعاً از موضع دولت راستگویان چنین اظهاری را بیان میدارد، لااقل در حوزه مسئولیت خود با نشریاتی که به عقاید «پانها» به صورت افراطی میپردازد و در اقدامی خطرناک و تجزیه طلبانه به دنبال در تقابل قرار دادن اقوام گوناگون است (نظیر مورد 4) برخورد جدی صورت میداد. اما گویا آنچه در حال حاضر در درجه نخست اهمیت وزارت علوم به عنوان خط قرمز مطرح است، برخورد با نشریات منتقد دولت در دانشگاهها (نظیر مورد 8) است. به گونه ای که میتوان از این وضعیت به اعمال «دیکتاتوری یکجانبه» در برخورد با منتقدین یاد کرد. در چنین وضعیتی که به نظر میرسد دولت برای حفظ جایگاه خود، قصد ممانعت از ساختار شکنی اقدامات افراطی نشریات و دیگر برنامههای دانشگاهها را ندارد، رصد و برنامهریزی نشریات دانشجویی انقلابی برای مواجهه فکری و موجه با عقاید مطرح شده در نشریات پیرو «جنبش مارمولکی» ضروری بهنظر میرسد.
ارسال دیدگاه: