‪Google+‬‏
گفت و گوی 57 با آیت الله جاودان :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




گفت و گوی 57 با آیت الله جاودان

دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۲۵ ب.ظ

اولویت های کاری تشکل ها به نظر شما چیست؟

ببینید هر تشکلی یک اساسنامه دارد که باید به آن عمل کند. عرض می کنم اولویت اول همان است که در قسمت اول گفته شد.شما خودت برای خودت می کوشی تا هر لحظه و هر روز به بصیرت بیشتری برسی و برای دوستانت هم بکوشی تا آن ها نیز به بصیرت بالاتری برسند. همه چیزهایی که شما می خواهید انجام دهید و در عرصه جنگ نرم به آن نیاز دارید (همان که رهبری از آن به افسری در جنگ نرم یاد می کند) به بصیرت محتاج است؛ نه فقط به فن. با دو تا سه سال تلاش در زمینه فنی می توان به تخصص رسید اما بصیرت به زمان بیشتری نیاز دارد و باید از روز اول ورود به دانشگاه آغاز شود. در دوران دبیرستان بچه ها وارد مسائل اجتماعی نشده اند. دغدغه های اجتماعی زمانی رخ می دهد که افراد وارد دانشگاه شوند.

ببینید یک مساله خیلی اساسی وجود دارد که ما همه با هم یک قرار داریم و آن این که همه قرار داریم که در نماز جماعت شرکت کنیم. این یکی از پایه هاست. همه از یکدیگر پرس و جو می کنیم، دیروز تو نیامدی، چرا نیامدی؟ نماز جماعت اولین پایه است. برای همه چیز که بعدا می خواهیم بسازیم باید روی نماز جماعت ساخته شود. شما باید علاوه بر مسائل درسی خود روی مسئله بصیرت کار کنید. بصیرت برای کل زندگی شما لازم است. بصیرت است که مشخص می کند فردا شما به صف سربازان عمرسعد می پیوندید  یا به صف سربازان امام حسین (ع)؛ بصیرت را ما برای این می خواهیم و باید از روز اول برای آن بکوشیم که هرچه بکوشیم می ارزد.

 

 نگاه ما به تشکل های دانشجویی و افرادی که در آن حضور دارند، چگونه باید باشد؟

کسانی که در مجموعه های دانشجویی شرکت می کنند، بعضی ها کاملا بی رنگند و سویی ندارند. بعضی ها هیچ علقه ای ندارند؛ بنابراین باید سعی کنیم که آن ها را به یک علقه برسانیم. اما اگر علقه داشته باشند برای پایدار ماندن باید سعی کنند معرفت و فهم بیشتری از دین پیدا کنند. اگر از دین فهم نداشته باشند، ممکن است با یک حادثه به سرعت همه چیز را از دست بدهند. اما اگر در فهم بکوشند و حتی اندکی معرفت را کسب کنند، (همان که اسم آن را بصیرت گذاشته اند) به بصیرت می رسند و آن گاه است که چیزی را به جای دینشان جایگزین نمی کنند.

 

 حاج آقا چه کار کنیم که به این بصیرتی که فرمودید، برسیم؟

اولین راهش این است که انسان یک معلم پیدا کند، یک معلم خبیر. برای مثال حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) را درنظر بگیرید؛ ایشان یک معلم بود، یک مجتهد بود، یک مرجع بود، همه چیز بود. اما چیزی که برای ما مهم است، این است که ایشان یک معلم خبیر بود. برای آن چه که ما به دنبالش هستیم مرجع تقلید به کار نمی آید؛ البته مرجع جایگاه خاص خود را دارد اما یک معلم خبیر مثل حاج آقا مجتبی است که می تواند به ما بصیرت بدهد؛ همه ایشان را قبول دارند. اگر چنین معلمی نصیب انسان شود (البته مثال بالایی زدم) حتی با درجات پایین تر، کمک کار فهم و بصیرت انسان می شود و می تواند انسان را به استقامت برساند. همین استقامت است که انسان را به سر انجام سعادت دنیا و آخرت می رساند. کار معلم این است که افرادی را که چندان رنگی ندارند را به رنگ می رساند؛ آن هایی را که چندان علقه ای ندارند به علقه می رساند. بنابراین بچه هایی که مذهبی هستند علاوه بر این که برای خود کار می کنند، بکوشند برای بصیرت و فهم بیشتر دین، با دوستان خود همکار کنند. بچه های پاکی را که تازه از شهرستان آمده اند و هنوز آلودگی های تهران به آن ها نرسیده است، به جریان خوب برسانند تا به سرانجام برسند. این بچه های پاک به سرعت آلوده می شوند و این جریان خوب را بچه های مذهبی باید با برنامه ریزی و کشیدن نقشه راه، همان طور که برای بالا بردن بصیرت خود چاره می کنند، آن ها را نیز به بصیرت بیشتر برسانند. یعنی به دست آوردن یک معلم برای همه. اگر بتوانیم این معلم را برای همه بدست آوریم و همه بچه ها را قانع کنیم که از عالم خبیر استفاده کنند می توانند همه شان پایدار و مستقیم بمانند و استقامتی که عرض کردیم نصیب همه شود. ان شاءالله که با خیرش ریزش کمتری داشته باشیم. چون مجموعا طول یک دوره ای که بچه ها باهم هستند در حدود 4سال است.

 

 منظور شما مراجعه به کتاب های آیت الله آقا مجتبی تهرانی است یا رجوع به عالم خبیری که در قید حیات است؟

کتاب های ایشان خوب است، اما منظور عالم زنده است تا بتواند حل مشکل جدید کند.

 

 خیلی از دوستان با این گونه افراد آشنا نیستند و خود آن عالم ها هم معمولا دنبال نام و نشان نیستند. چگونه عالم خبیر در قیدحیات پیدا کنیم؟

وفتی شما با دوستانتان عضو یک تشکل شده اید باید بگردید و از افراد دلسوز و مجرب سوال کنید.

 

 بعضی صفات رذیله هستند که در وجودمان ریشه دوانده اند. چگونه باید این ریشه را خشکاند تا نفس از گزند آسیب ها در امان بماند؟

شما و من هرکدام اگر بخواهیم یک عیبی از عیب های اخلاقی مان برطرف شود، باید پیگیر باشیم. اگر می خواهیم یک صفت خوب اخلاقی تحصیل کنیم باید پیگیر باشیم. بدون پی گرفتن نمی شود. ببینید یک گناهی باشد و من امروز تصمیم بگیرم و آن را کنار بگذارم. می شود. یک کار خوبی هست و امروز تصمیم می گیرم و انجام می دهم. می شود. انجام عمل به تصمیم لحظه ممکن است. اما اگر مثلا من بخیل هستم و می خواهم این بخلم معالجه شود، با تصمیم نمی شود. باید کار کنم. هزار بار. حالا بستگی به عمق آن صفت بد دارد. باید هزار بار و ده هزار بار مقابله کنم و با آن صفت بد بجنگم. چرا؟ چون ساختمان صفت بد، ساختمان مجرد است. امر مادی مانند یک سنگ است که آن را کنار می گذارم. اما اگر دلم یک چیزی را نمی خواهد آنگونه نمی شود آن را کنار گذاشت. باید رویش کار شود؛ کار شود. آن قدر کار شود که دل عوض شود. دل یک مرتبه عوض نمی شود. ممکن است به صورت استثنایی یک آدمی باشد. اما آنها خیلی استثنا هستند. ماها باید پیگیر باشیم. اگر من بخواهم صفت شجاعت که صفت بسیار ارزشمندی است در من پیدا شود، من باید کار کنم. هزار بار کار شجاعانه کنم تا آن ترسی که در عمق جان من است بریزد. با یک مرتبه نمی شود. صفت روحانی احتیاج به تکرار دارد.

 

 به نظر حضرتعالی میزان ارتباط با عالم چقدر باید باشد؟

اگر دوستان مشغول کار و فعالیت هستند همین که هفته ای یک بار به حضور معلم برسند و کارهایشان را عرضه کنند و از ایشان کسب نظر کرده و مشورت کنند، کفایت می کند.

 

 به عنوان نکته پایانی چه توصیه هایی به دانشجویان دارید؟

آنچه که شما الان می کنید و تحصیل می کنید، و حالا فرض کنید که خیلی خوب هم تحصیل کنید، چون این جزء اولین وظیفه هاست و من به دوستان طلبه هم می گویم که اولین وظیفه واجب یک طلبه این است که خوب درس بخواند و اولین وظیفه واجب دانشجو هم این است که درسش را خوب بخواند. شما چون دانشجو هستید نماز نمی خوانید؛ بلکه چون مسلمان هستید نماز می خوانید. پس نمازتان به دانشجویی تان ربطی ندارد. از حیثی که دانشجو هستید باید خوب درس بخوانید. خب آدم باید خوب درس بخواند و بعد بکوشد تا آنجا که می تواند درجات بالاتری کسب کند و همه اینها را در راه خدمت به مردم بگذارد. آنجاست که آدم می تواند به بی نهایت دست پیدا کند و آنچه را که بدست آورده مرز نداشته باشد. شما هرچه برای مردم خدمت کنی، از زندگی ات کم نمی شود.

* از خداوند متعال برای ایشان شفای عاجل و کامل را مسئلت داریم. 

 

 

۹۴/۰۶/۰۹

ارسال دیدگاه:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">