نقدی بر رفتارهایی حزب اللهی که بوی اشرافیت میدهد!
پوریا فرجی
عضو تحریریه 57
اشتباه نکنید. موضوع نه به استکبار جهانی مربوط است و نه به دست نشاندگان داخلی! حتی استثنائا به روشنفکرنماهایی که غرب کعبه آمال اش است و معتقدند جز غرب هیچ نیست نیز مربوط نمیشود. بلکه موضوع خودمان هستیم. من تو و ما که پس از سی و شش سال و اندی هنوز هم خود را فرزند انقلاب اسلامی و پایبند و ملتزم به نظام جمهوری اسلامی می دانیم. این عشق و دلدادگی و پایبندی در نفس خود محترم و مقدس است اما فراموش نکنیم که این پایبندی با تمام دلدادگی راستینش، ملزوماتی دارد که در صورت بی بهره بودن از آن، متأسفانه به نزدیک پدیدهای دست ساز بشر بی صداقت میرسیم با نام پرطمطراق نفاق!
هر قشر و دستهای در میان انسانها با ویژگیهایی قابل شناسایی است. معمولاً قشر مذهبی از نوع حزب اللهی را با ویژگیهایی چون: خوش رویی، ساده زیستی و قناعت، ترجیح دهنده آخرت به دنیا، خوش بیان و اهل عمل و ... میشناسند. اما در جامعهای که ملاک بسیاری از افراد، ظاهری و عینی یا باطنی و درونی است، به روشنی برای این قشر از جامعه ساده زیستی و قناعت، مبین و ممیز شخصیتهای مذهبی حزب اللهی از اقشار دیگر اجتماع است. مردمِ غیر، انتظار دارند این قشر از مذهبیها با ساده زیستی و قناعت، خودشان را در ذهن قشرنگر آنها از سایرین متمایز کنند.
خیلی سعی نداریم به بررسی قشر حزب اللهی از زاویه دید دیگران بپردازیم، بلکه با ذکر این مقدمه هدف طرح این سؤال است که آیا مذهبی بودن و ضرورت تحقق عمل به الگوی قناعت و ساده زیستی با مسئله خوب زندگی کردن سازگار است؟ آیا اسلام به ما این حق را داده است که چون هدفمان مقدس است، آنچنان متفاوت و تبرج گونه رفتار کنیم که در نگاه منصفانه و بی طرفانه، با دیگرانی که آنها را نماد تجملگرایی می دانیم و مورد لعنشان قرار میدهیم، تفاوتی نکنیم؟