‪Google+‬‏
پرونده :: ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57 ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57

ماهنامه تحلیلی - تبیینی 57




۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرونده» ثبت شده است

گپی متفاوت در خصوص کارآمدی هنر و رسانه

ناصر هاشم زاده متولد 1333 تهران و فارغ التحصیل فلسفه، دانشگاه تهران است. وی نویسنده مقالات فلسفی ـ هنری در مجلات و مطبوعات مختلف هنری می باشد. وی در سالهای اخیر به دلیل علاقه به حوزه سینما به ویژه در زمینه فیلمنامه به فعالیت پرداخته است. این فعال سینمایی مشاوره و نویسندگی در فیلمنامه هایی چون بید مجنون، رنگ خدا،‌ زیر نور ماه و آواز گنجشکها و... را در پرونده کاری خود دارد. فعالیت ها و دغدغه های همیشگی استاد هاشم زاده ما را به پای مصاحبه با ایشان کشاند.

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۹

سواد رسانه ای ترکیب واژه ای ست که اگرچه در سال های اخیر از زبان بسیاری از اهالی رسانه و فرهنگ شنیده شده است ولی همچنان تصویر ذهنی واضحی از آن برای عموم جامعه ایرانی وجود ندارد و شاید اصلی ترین دلیل این ابهام را بتوان ناشی از فاصله ی طولانی حوزه گفتار و رفتار به ویژه در مسائل فرهنگی دانست. شاهد این مدعا گفتارهای طویل ، جلسات شکیل ، نهادهای پر طمطراق و حجم بسیار کتاب های قطوری ست که هر یک با پوسته و ظاهری فرهنگی ، درنهایت ماحصل قابل توجهی نداشته اند و تنها به بیان...

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۵

وقتی رسانه های نظام به پاشنه آشیل تبدیل می شوند

عرصه فرهنگ و رسانه عرصه ای ست گسترده که همین گستردگی موجب شده تا با مقوله ای مواجه باشیم که در عین پیچیدگی ، ساده به نظر می رسد و در عین سادگی ، پیچده نمود کند.

یکی از مسائل ساده و در عین حال پیچیده این حوزه در بخش سینمایی که یکی از زیرمجموعه های حیطه فرهنگ و رسانه می باشد توجه کردن به دو جنبه ی اساسی در تصمیم گیری ، صدور مجوز ساخت ، اکران و البته نقد آثار رسانه ای است که همواره باید مورد توجه مدیران فرهنگی و هنرمندان عرصه رسانه واقع شود.

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۳

برای صحبت کردن از حوزه ی فرهنگ نیازی به مقدمه چینی های پر طمطراق و اطاله ی کلام های فلسفی و فخرمآبانه نیست.

هرکه نداند اهالی وادی فرهنگ خوب می دانند که مقوله فرهنگ از آن دسته واژه های یتیمی است که از فرط تعدد ِ قیّم داشتن اگر برای خیل عظیم جامعه ما آبی از جنس خروجی های ملموس نداشته برای خیلی ها نانی از جنس تشکیل نهادهای فرهنگی و مشغولیت های شبه فرهنگی داشته است که صحبت در این باب تلنگری مجزا ، مفصل و البته متقن می طلبد!

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۰

یکی از مهم ترین مقولات در عرصه فعالیت های فرهنگی، بحث اولویت بندی در جهت پرداخت موضوعی و تخصیص بودجه های فرهنگی می باشد که به عقیده نگارنده با توجه به وسعت مقوله فرهنگ ، مهم ترین بخش انجام هر کار فرهنگی توجه به اهمیت همین موضوع است. به نظر می رسد مدیریت فرهنگی تاکنون بیش از آنکه کارآمد باشد در پشت تهدیدات فرهنگی دشمن پنهان شده است. اتفاقی که باعث شده تا مدیران فرهنگی خود را موظف به پاسخگویی درباره عملکرد خود نبینند و حتی برای فرار از این پاسخگویی دست به دامان هر روشی شوند تا مبادا در حفظ وضعیت موجود سازمان متبوع خود و حراست از میز مدیریتی شان خللی وارد شود.

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۴۶

اکران های پارتیزانی؛ کلاس های سینمایی

وقتی قرار شد «شکارچی شنبه» پرویز شیخ طادی دیده نشود ، شاید کسی فکرش را نمی کرد تالارها و آمفی تئاتر های دانشگاه های کشور ظرفیت تبدیل شدن به تریبونی برای عرض اندام آثار تولیدی روز سینمای ایران را داشته باشد. پس از آن بود که آثار مستند و سینمایی یکی پس از دیگری وارد این چرخه شدند. چرخه ای که جنبه های مثبت و منفی ای را نیز به دنبال داشت.

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۷

در قرون 17 و 18 میلادی در غرب عقل گرایی به اوج خود رسید و سیر دینزدایی را به تشکیک در متون مقدس و خرافه انگاری دین رساند.رهاورد این عقلگرایی افراطی در قرون 19 و 20 چیزی جز حسگرایی و تجربهگرایی نبود که در نهایت منجر شد تئوری لیبرالیسم در غرب قرن20 متولد شود.

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۲

بازخوانی عملکرد روشنفکران پس از انقلاب اسلامی

سکولاریزم در ایران مولود ورود مدرنیته است و از این رو پدیدهای وارداتی است. به دلیل ورود ناقص مدرنیته، روشنفکری نیز در ایران ناقصالخلقه به دنیا آمد. این مسئله در کنار بیگانگی مفاهیم روشنفکری با زیست جهان و تاریخ ایران، پدیدهای غریب به بار آورده است که امروزه از آن به نام روشنفکری یاد میشود. این نقص بنیادی روشنفکری در همه حوزهها و شاخههای این پدیده، بازتولید شده است. برای مثال روشنفکری دینی که از نظر روش و منطق خود طفیلی روشنفکری سکولار است، از این آسیب دور نیست...

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۳:۰۹

Type the title here

در سطور پیش رو به هیچ وجه راقم بر این نیست که به قدح گروهی از روشنفکران و مدح گروهی دیگر بپردازد و یا به مانند برخی محرران تمامی مصائب ایران بعد از مشروطه را از چشم جماعت منورالفکر ببیند چراکه چنین نقش مهمی در جامعه برای این جماعت قائل نیست. سعی بر این بوده تا بر سبیل تنقید گام نهاده شود و سیر تطور و تحول جریان روشنفکری ایران به ویژه در دوران بعد از انقلاب اسلامی تا دهه هفتاد شمسی مورد تدقیق قرار گیرد. امید است با توجه به ضیق مجال مقبول اهل اندیشه واقع شود.

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۳:۰۳

Type the title here

شاید پرداختن به اینکه از چه زمانی عدهای خود را روشنفکر خواندند جالب باشد اما در این مجال جای پرداختن به آن نیست. عده ای که با گذاشتن نام روشنفکر بر خود، به جدال با روزمرگی ها پرداختن و با ذهنی روشن نسبت به مسائل پیرامون خود موضعگیری کردند. اما برخی به جای آنکه روشنای ذهنشان، روشنگر پیش رویشان باشد گویا روشنی ذهنشان بیشتر بر چشمانشان افتاد و این نورافکن فکر مانع از تشخیص راه شد. امروز هم عدهای با ادعای روشنفکری سعی در نقش آفرینی دارند اما معلوم نیست...

ارسال نظر ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۲:۵۴